مشخصات فایل
عنوان: طرح آمایش کشور
قالب بندی: word
تعداد صفحات: 136
قسمتی از متن
بسمه تعالي
پيشگفتار
مجموعه حاضر حاصل دوره دوم مطالعات آمايش سرزمين پس از انقلاب اسلامي محسوب مي شود. هر چند تجربة نخست كشور در اين زمينه در سالهاي قبل از انقلاب و همچنين نتايج دورة اول مطالعات آمايش سرزمين اسلامي ايران كه در دهة 60 در كشور انجام شد عليرغم منجر شدن به مصوباتي ـ بنابردلايل مختلف ـ فرصت بروز در عرصه هاي اجرايي و برنامه هاي توسعه كشور را نيافتند، اما انتظار مي رود تلاش اخير با توجه به برخورداري كشور از سند چشم انداز و تأكيداتي كه در لايحه برنامه چهارم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي كشور بر استفاده از نتايج مطالعات آمايش سرزمين در تدوين اسناد ملي بخشي، استاني و ويژه شده است، بتواند به حول و قوهالهي و با همت دولتمردان و تصميمگيران نظام، خلاء برخورداري از يك سند جامع و بالا دست را براي تدوين برنامه هاي توسعه بخشي و منطقه اي برطرف نمايد.
گزارشي كه اكنون در دو بخش و دو پيوست و مجموعة نقشه هاي مربوطه ارائه مي شود، ماحصل بيش از پنج سال مطالعه و دهها جلد گزارش مدون است.در بخش اول گزارش تقديمي ضمن مروري بر سوابق مطالعات آمايش سرزمين در ايران به ضرورتهاي تهيه و اجراي برنامههاي آمايشي پرداخته و ضمن معرفي جايگاه آمايش سرزمين در نظام برنامه ريزي كشور به مروري بر اصليترين جهتگيري هاي توسعه بلندمدت كشور منتج از مطالعات مرحله اول اين دوره يعني نظريه پايه توسعه ملي پرداخته شده است. همچنين در نهايت ضمن برشماري ويژگيهاي مرحله جمعبندي مطالعات آمايش به جايگاه و نحوه ارتباط سند حاضر با مجموعه اسناد ملي توسعه بخشها و اسناد ملي توسعه استان هاي كشور اشاره گرديده است.
در بخش دوم گزارش اصليترين جهت گيريهاي آمايشي در سه حيطه انسان، فضا و فعاليت هاي انسان در فضاي ملي طرح گرديده اند و بازتاب كلان جهت گيري هاي فوق بر بارگذاري جمعيت و فعاليت در استانها و مناطق مختلف كشور مورد استنتاج قرار گرفته اند.
در پيوست اول گزارش راهبردهاي بخشي شامل راهبردهاي بلندمدت توسعه و راهبردهاي سازماندهي فضايي هر يك از بخشهاي اقتصادي ـ اجتماعي و در پيوست دوم برشهاي استاني مجموعة هماهنگ شده راهبردهاي ملي و بخشي در قالب بخشهاي اولويت دار و محوري در توسعه استان، راهبردهاي بخشي در استان و پيشبيني تحولات كلان اشتغال و جمعيت در هر يك از استانهاي كشور ارائه شده است.
مجموعه نقشههاي مطالعات نيز شامل 16 نقشه بخشي، نقشه سازمان فضايي كشور در افق
1400 و نقشههاي سازمان فضايي 28 استان كشور به صورت مجلد جداگانه ارائه شده است.
بخش اول - كليات
الف - مقدمه
دوبار تجربه تدوين برنامههاي بلندمدت با نگاه به سرزمين در كشوري با وسعت جغرافيايي ايران كه سابقه بيش از 50 سال برنامه ريزي را تجربه كرده است، دستمايه هاي گرانبهايي را براي نظام برنامه ريزي و برنامه ريزان كشور به همراه داشته است. تجربه اول كه به دهه 1350 شمسي بازمي گردد پس از افزايش ناگهاني درآمدهاي ارزي كشور بود كه در طي دو شوك نفتي دهه 1970ميلادي رخ داد و برنامه ريزان را واداشت تا با افزايش هزينههاي جاري و عمراني دولت تخصيص مجددي از منابع را سامان دهند.
اين درحالي بود كه عدم تعادل هاي چشم گير منطقه اي، ناهماهنگيهاي بين بخشي، رشد غولآساي پايتخت، ناكارآمدي شبكه زيرساختي كشور و.... ضرورت توجه جدي به سرزمين و اتفاقاتي كه در آن عرصه مي افتاد را الزامي نموده بود.
تجربه نخست آمايش سرزمين در كشور كه طي دهه پنجاه توسط مهندسين مشاور ستيران سازمان يافت به گونهاي طراحي شده بود كه در قالب مجموعهاي از برنامه هاي ميان مدت عملياتي شود. هرچند با وقوع انقلاب اسلامي و ضرورت تجديد نظر در همه اركان نظام وقفه اي در اجراي برنامه هاي آمايشي پديد آمد اما تجربيات گرانبهاي مطالعات آمايش كه پس از انقلاب اسلامي حاصل شد، دستمايه هاي شگرفي بود كه براي كشوري كه در دنياي وابستگي به شرق و غرب داعية استقلال و خودكفايي داشته است افقهاي نويني را نويد مي بخشيد.
در اين فضا بود كه با همت مسؤلان وقت سازمان برنامه و بودجه و تشكيل دفتر برنامه ريزي منطقه اي وظيفه تهيه سند آمايش سرزمين اسلامي ايران برعهده دفتر مذكور قرارگرفت. هرچند به دلايل مختلف مطالعات دور اول آمايش پس از انقلاب نيز نتوانست از مرحله طرح پايه آمايش سرزمين فراتر رود اما با توجه به برخي از ابعاد حاوي جنبههاي خلاقانه اي بود كه در نوع خود قابل توجه هستند.
ارائه دلايل اين امر هر چند در حوصله بحث حاضر نمي گنجد اما مجموعه اي از عوامل ساختاري و كاركردي را شامل مي شود كه در حيطه هاي مختلف نظري، معرفتي، عملي و اجرايي مي گنجند. اين موضوع كه بعضاً حتي در ميان برنامه ريزان نيز تلقي واحدي از آمايش سرزمين وجود ندارد حكايت از تعدد برداشتها از مقوله آمايش سرزمين در نظام برنامه ريزي و اجرائي كشور دارد كه سبب گرديده عليرغم تلاشهاي گسترده و دامنه دار در زمينه مطالعات آمايش سرزمين برخي سوءتفاهم ها نظير در تعارض و رقابت قرار داشتن سنت برنامه ريزي اقتصادي با آمايش سرزمينTP TP1 به تحديد عرصههاي لازم براي پيشبرد مطالعات آمايش سرزمين بيانجامد.
مجموعه مطالعات آمايش هرچند در حيطة عمليات برنامه ريزي كمتر فرصت ظهور و بروز يافتند اما در حيطة نظري منجر به تعميق و بوميسازي مباني آمايش در ايران شدند. انباشت معارف آمايشي در شرايطي كه معضلات كشور به لحاظ ماهوي تفاوت چنداني با گذشته نكرده بود به علاوة فضاي نويني كه شرايط و انتظارات محيط دروني پس از جنگ و تجربة تهيه و اجراي دو برنامه توسعه و تحولات بيروني ناشي از فروپاشي شوروي و تحولات جهاني روي داده بود منجر به دستور هيئت محترم دولت در نيمه دوم سال 1376 براي انجام دور دوم مطالعات آمايش سرزمين گرديد. نتايج مرحله اول دور اخير مطالعات آمايش سرزمين در بهار 1379 تدوين شد و با ارائه مجموعه مطالعات مرحله اول شامل ” نظريه پايه توسعه ملي“ و ”ديدگاه بلندمدت توسعه فضايي كشور“ در هيئت محترم وزيران نخستين گام خود را بسوي تدوين سند آمايش سرزمين برداشت. تدوين ” نظريه پايه توسعه“ كه اصليترين خطوط وجهت گيريهاي توسعه كشور را ترسيم مي كند از آنجا ضرورت يافت كه در فقدان يك سند چشم انداز براي توسعه كشور خلاء وجود اسناد بالادست توسعه را پر نمايد. با ارائه نظريه پايه توسعه ملي در هيئت محترم دولت و تاكيد دولت محترم بر ادامه مطالعات ، مجموعه رهيافت هاي ” نظريه پايه توسعه ملي “ در جلسات ”شوراي آمايش سرزمين سازمان مديريت و برنامهريزي“ نهايي گشته و مبناي مطالعات آمايش سرزمين در مرحله تفصيلي گرديد. با وجود عزم جدي در هيئت دولت و سازمان مديريت و
TP PT1- در بخش بعد به اجمال به نحوه ارتباط رويكردهاي مختلف در برنامه ريزي با هم و جايگاه آمايش سرزمين در نظام برنامهريزي كشور خواهيم پرداخت.
برنامه ريزي براي تدوين سند آمايش سرزمين مرحله جمع بندي مطالعات در نيمه دوم سال 1381 آغاز گرديد كه در بهار 1382 براي ارائه به هيئت محترم وزيران آماده شد. با اين حال و با توجه به ورود سازمان مديريت و برنامه ريزي و در پي آن كل مجموعه دولت در فرايند تدوين چشم اندازـ با همكاري مجمع تشخيص مصلحت نظام ـ و تهيه لايحه برنامه چهارم وقفهاي در ارائه اسناد آمايش سرزمين به هيئت محترم دولت پديد آمد. هر چند تهيه دو سند ملي چشم انداز و لايحه برنامه چهارم فرصت مغتنمي بود تا مجموعه مطالعات اخير آمايش سرزمين در جهت غناي هر چه بيشتر اين اسناد بكار گرفته شود و از اين طريق رهيافت هاي آمايش سرزمين وارد عمليات برنامهريزي توسعه گردد.
توجه به آمايش سرزمين در دور اخير مولود نوعي احساس نياز به ديدگاهي جامعنگر، دورنگر و راهبردي بود كه نه تنها به روابط بين بخشي و بين منطقه اي نظر داشته باشد، بلكه روابط بخشي ـ منطقهاي را نيز از قلم نيانداخته باشد. احساس نيازي كه حكايت از نوعي تحول در مختصات فكري نظام برنامهريزي و اجرايي كشور دارد. هرچند در ادامه اين نوشتار به اجمال ضرورتهاي تهيه اسناد آمايشي كه اين احساس نياز نوعاً مولود آن ضروريات است ـ مورد بحث قرار مي گيرند.
در بخش بعد ضمن بررسي تفاوت انواع رويكردهاي ممكن و سطوح مختلف در برنامهريزي به مقايسة گزينه هاي مختلف تفكر و عمل در تنظيم امور توسعه و معرفي و ارزيابي سطوح مختلف برخورد با برنامهريزي و توسعه پرداخته شده است و سعي گرديده جايگاه هر يك از گزينههاي متفاوت در برنامه ريزي و مديريت توسعه در سطح ملي مورد بررسي قرار گيرد.
ب -جايگاه آمايش سرزمين در نظام برنامهريزي كشور
آمايش سرزمين را مهندسي ترتيبات بهره وري بهينه از ظرفيت هاي اجتماعي و طبيعي تعبير كرده اند.
بدين ترتيب مقوله آمايش سرزمين بهعنوان تلفيقي از سه علم اقتصاد، جغرافيا و جامعه شناسي و بهعنوان تبيين ديدگاه درازمدت توسعه ملي براساس مراحل اساسي ذيل شكل ميگيرد:
تدوين اصلي ترين جهت گيري هاي توسعه بلندمدت كشور از منظر آمايش سرزمين در يك فرايند نگاه از بالا به توسعه ملي وتعيين وتبيين بازتابهاي سرزميني آن
تعيين امكانات و قابليت ها و موانع و تنگناها كه تعيينكننده تخصص ها و عملكردهاي اصلي اقتصادي واجتماعي و منشاء انتخاب فعاليت ها در سطح مناطق مي باشند در يك فرايند نگاه از پايين به سطح ملي 3- تلفيق دو فرايند نخست در برخورد با بخش هاي اقتصادي و ايجاد هماهنگي هاي بين منطقهاي و بين بخشي و بخشي- منطقه اي و تصوير بازتابهاي سرزميني مرحله توسعه يافتگي بخش هاي مختلف در سطح ملي
اما چه نسبتي ميان آمايش سرزمين و توسعه مي توان تعريف كرد؟ و اين دو چه نسبتي با برنامه ريزي در معناي مرسوم خود دارد؟ قيد زمان چه تأثيري بر روش هاي مطالعاتي و عملياتي آنها خواهد گذاشت؟ نمودارهاي صفحات بعد با مروري بر تعاريف، به روند تاريخي شكلگيري هر يك از جريانهاي مرسوم، جايگاه آنها در سياستگذاري و هدف هريك از رويكردهاي مطرح ميپردازد.
ج-ضرورت هاي تهيه و اجراي برنامههاي آمايشي
همانگونه كه در مقدمه نيز اشاره شد، نبود يا مورد استفاده قرارنگرفتن يك سند ملي آمايش سرزمين مسائل و مشكلاتي را بهوجود آورده است كه ذيلاً مورد توجه قرار ميگيرند:
عدم تعادل هاي موجود در سرزمين، كه بخشي ناشي از اتخاذ استراتژي قطب رشد در سالهاي قبل از انقلاب و بخشي بدليل عدم اتخاذ استراتژي هاي مناسب سازماندهي فضا در سالهاي بعد از انقلاب مي باشد، در آينده ساختار فضايي كشور را با مشكلات جدي روبرو خواهد ساخت.
عدم بهره برداري مناسب از امكانات و قابليت هاي برخي از مناطق كه اين امر از يكسو موجب حاشيه اي شدن قسمت هايي از سرزمين و از سوي ديگر موجب فشار فراتر از ظرفيت به منابع و عرصه هاي محدود خواهد شد.
عدم هماهنگي هاي لازم بين بخشهاي اقتصادي در سطح سرزمين. اين امر موجب عدم پيوستگي و ارتباط منطقي بين طرحهاي عمراني بزرگ كشور ميگردد. به گونه اي كه اگر چه عدم هماهنگي و مشكلات ناشي از آن پس از مدتي ممكن است حل گردد اما تاخير بوجود آمده موجبات ناكارآمدي اين گونه طرح ها را بويژه در برهة تاسيس و بهرهبرداري آنها فراهم آورده و به اتلاف هنگفتي از منابع منجر مي گردد.
به فراموشي سپرده شدن شرايط اجتماعي، قومي و فرهنگي مناطق (يكپارچه سازي فضا و وحدت ملي) بدليل ناديده انگاشتن اين گونه مسائل در فرآيند تهيه برنامههاي توسعه ملي، طرحهاي عمراني بزرگ در اين مناطق يا درحد ظرفيت مطلوب مورد استفاده قرار نمي گيرند و يا ممكن است بدليل عدم ادغام در ساختار اقتصادي مناطق و ناتواني از ايجاد پيوندهاي پيشين و پسين با ساير فعاليت هاي مكمل، سرمايه گذاريهاي صورت گرفته از كارآيي لازم برخوردار نشوند.
و . . .
عنوان: طرح آمایش کشور
قالب بندی: word
تعداد صفحات: 136
قسمتی از متن
بسمه تعالي
پيشگفتار
مجموعه حاضر حاصل دوره دوم مطالعات آمايش سرزمين پس از انقلاب اسلامي محسوب مي شود. هر چند تجربة نخست كشور در اين زمينه در سالهاي قبل از انقلاب و همچنين نتايج دورة اول مطالعات آمايش سرزمين اسلامي ايران كه در دهة 60 در كشور انجام شد عليرغم منجر شدن به مصوباتي ـ بنابردلايل مختلف ـ فرصت بروز در عرصه هاي اجرايي و برنامه هاي توسعه كشور را نيافتند، اما انتظار مي رود تلاش اخير با توجه به برخورداري كشور از سند چشم انداز و تأكيداتي كه در لايحه برنامه چهارم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي كشور بر استفاده از نتايج مطالعات آمايش سرزمين در تدوين اسناد ملي بخشي، استاني و ويژه شده است، بتواند به حول و قوهالهي و با همت دولتمردان و تصميمگيران نظام، خلاء برخورداري از يك سند جامع و بالا دست را براي تدوين برنامه هاي توسعه بخشي و منطقه اي برطرف نمايد.
گزارشي كه اكنون در دو بخش و دو پيوست و مجموعة نقشه هاي مربوطه ارائه مي شود، ماحصل بيش از پنج سال مطالعه و دهها جلد گزارش مدون است.در بخش اول گزارش تقديمي ضمن مروري بر سوابق مطالعات آمايش سرزمين در ايران به ضرورتهاي تهيه و اجراي برنامههاي آمايشي پرداخته و ضمن معرفي جايگاه آمايش سرزمين در نظام برنامه ريزي كشور به مروري بر اصليترين جهتگيري هاي توسعه بلندمدت كشور منتج از مطالعات مرحله اول اين دوره يعني نظريه پايه توسعه ملي پرداخته شده است. همچنين در نهايت ضمن برشماري ويژگيهاي مرحله جمعبندي مطالعات آمايش به جايگاه و نحوه ارتباط سند حاضر با مجموعه اسناد ملي توسعه بخشها و اسناد ملي توسعه استان هاي كشور اشاره گرديده است.
در بخش دوم گزارش اصليترين جهت گيريهاي آمايشي در سه حيطه انسان، فضا و فعاليت هاي انسان در فضاي ملي طرح گرديده اند و بازتاب كلان جهت گيري هاي فوق بر بارگذاري جمعيت و فعاليت در استانها و مناطق مختلف كشور مورد استنتاج قرار گرفته اند.
در پيوست اول گزارش راهبردهاي بخشي شامل راهبردهاي بلندمدت توسعه و راهبردهاي سازماندهي فضايي هر يك از بخشهاي اقتصادي ـ اجتماعي و در پيوست دوم برشهاي استاني مجموعة هماهنگ شده راهبردهاي ملي و بخشي در قالب بخشهاي اولويت دار و محوري در توسعه استان، راهبردهاي بخشي در استان و پيشبيني تحولات كلان اشتغال و جمعيت در هر يك از استانهاي كشور ارائه شده است.
مجموعه نقشههاي مطالعات نيز شامل 16 نقشه بخشي، نقشه سازمان فضايي كشور در افق
1400 و نقشههاي سازمان فضايي 28 استان كشور به صورت مجلد جداگانه ارائه شده است.
بخش اول - كليات
الف - مقدمه
دوبار تجربه تدوين برنامههاي بلندمدت با نگاه به سرزمين در كشوري با وسعت جغرافيايي ايران كه سابقه بيش از 50 سال برنامه ريزي را تجربه كرده است، دستمايه هاي گرانبهايي را براي نظام برنامه ريزي و برنامه ريزان كشور به همراه داشته است. تجربه اول كه به دهه 1350 شمسي بازمي گردد پس از افزايش ناگهاني درآمدهاي ارزي كشور بود كه در طي دو شوك نفتي دهه 1970ميلادي رخ داد و برنامه ريزان را واداشت تا با افزايش هزينههاي جاري و عمراني دولت تخصيص مجددي از منابع را سامان دهند.
اين درحالي بود كه عدم تعادل هاي چشم گير منطقه اي، ناهماهنگيهاي بين بخشي، رشد غولآساي پايتخت، ناكارآمدي شبكه زيرساختي كشور و.... ضرورت توجه جدي به سرزمين و اتفاقاتي كه در آن عرصه مي افتاد را الزامي نموده بود.
تجربه نخست آمايش سرزمين در كشور كه طي دهه پنجاه توسط مهندسين مشاور ستيران سازمان يافت به گونهاي طراحي شده بود كه در قالب مجموعهاي از برنامه هاي ميان مدت عملياتي شود. هرچند با وقوع انقلاب اسلامي و ضرورت تجديد نظر در همه اركان نظام وقفه اي در اجراي برنامه هاي آمايشي پديد آمد اما تجربيات گرانبهاي مطالعات آمايش كه پس از انقلاب اسلامي حاصل شد، دستمايه هاي شگرفي بود كه براي كشوري كه در دنياي وابستگي به شرق و غرب داعية استقلال و خودكفايي داشته است افقهاي نويني را نويد مي بخشيد.
در اين فضا بود كه با همت مسؤلان وقت سازمان برنامه و بودجه و تشكيل دفتر برنامه ريزي منطقه اي وظيفه تهيه سند آمايش سرزمين اسلامي ايران برعهده دفتر مذكور قرارگرفت. هرچند به دلايل مختلف مطالعات دور اول آمايش پس از انقلاب نيز نتوانست از مرحله طرح پايه آمايش سرزمين فراتر رود اما با توجه به برخي از ابعاد حاوي جنبههاي خلاقانه اي بود كه در نوع خود قابل توجه هستند.
ارائه دلايل اين امر هر چند در حوصله بحث حاضر نمي گنجد اما مجموعه اي از عوامل ساختاري و كاركردي را شامل مي شود كه در حيطه هاي مختلف نظري، معرفتي، عملي و اجرايي مي گنجند. اين موضوع كه بعضاً حتي در ميان برنامه ريزان نيز تلقي واحدي از آمايش سرزمين وجود ندارد حكايت از تعدد برداشتها از مقوله آمايش سرزمين در نظام برنامه ريزي و اجرائي كشور دارد كه سبب گرديده عليرغم تلاشهاي گسترده و دامنه دار در زمينه مطالعات آمايش سرزمين برخي سوءتفاهم ها نظير در تعارض و رقابت قرار داشتن سنت برنامه ريزي اقتصادي با آمايش سرزمينTP TP1 به تحديد عرصههاي لازم براي پيشبرد مطالعات آمايش سرزمين بيانجامد.
مجموعه مطالعات آمايش هرچند در حيطة عمليات برنامه ريزي كمتر فرصت ظهور و بروز يافتند اما در حيطة نظري منجر به تعميق و بوميسازي مباني آمايش در ايران شدند. انباشت معارف آمايشي در شرايطي كه معضلات كشور به لحاظ ماهوي تفاوت چنداني با گذشته نكرده بود به علاوة فضاي نويني كه شرايط و انتظارات محيط دروني پس از جنگ و تجربة تهيه و اجراي دو برنامه توسعه و تحولات بيروني ناشي از فروپاشي شوروي و تحولات جهاني روي داده بود منجر به دستور هيئت محترم دولت در نيمه دوم سال 1376 براي انجام دور دوم مطالعات آمايش سرزمين گرديد. نتايج مرحله اول دور اخير مطالعات آمايش سرزمين در بهار 1379 تدوين شد و با ارائه مجموعه مطالعات مرحله اول شامل ” نظريه پايه توسعه ملي“ و ”ديدگاه بلندمدت توسعه فضايي كشور“ در هيئت محترم وزيران نخستين گام خود را بسوي تدوين سند آمايش سرزمين برداشت. تدوين ” نظريه پايه توسعه“ كه اصليترين خطوط وجهت گيريهاي توسعه كشور را ترسيم مي كند از آنجا ضرورت يافت كه در فقدان يك سند چشم انداز براي توسعه كشور خلاء وجود اسناد بالادست توسعه را پر نمايد. با ارائه نظريه پايه توسعه ملي در هيئت محترم دولت و تاكيد دولت محترم بر ادامه مطالعات ، مجموعه رهيافت هاي ” نظريه پايه توسعه ملي “ در جلسات ”شوراي آمايش سرزمين سازمان مديريت و برنامهريزي“ نهايي گشته و مبناي مطالعات آمايش سرزمين در مرحله تفصيلي گرديد. با وجود عزم جدي در هيئت دولت و سازمان مديريت و
TP PT1- در بخش بعد به اجمال به نحوه ارتباط رويكردهاي مختلف در برنامه ريزي با هم و جايگاه آمايش سرزمين در نظام برنامهريزي كشور خواهيم پرداخت.
برنامه ريزي براي تدوين سند آمايش سرزمين مرحله جمع بندي مطالعات در نيمه دوم سال 1381 آغاز گرديد كه در بهار 1382 براي ارائه به هيئت محترم وزيران آماده شد. با اين حال و با توجه به ورود سازمان مديريت و برنامه ريزي و در پي آن كل مجموعه دولت در فرايند تدوين چشم اندازـ با همكاري مجمع تشخيص مصلحت نظام ـ و تهيه لايحه برنامه چهارم وقفهاي در ارائه اسناد آمايش سرزمين به هيئت محترم دولت پديد آمد. هر چند تهيه دو سند ملي چشم انداز و لايحه برنامه چهارم فرصت مغتنمي بود تا مجموعه مطالعات اخير آمايش سرزمين در جهت غناي هر چه بيشتر اين اسناد بكار گرفته شود و از اين طريق رهيافت هاي آمايش سرزمين وارد عمليات برنامهريزي توسعه گردد.
توجه به آمايش سرزمين در دور اخير مولود نوعي احساس نياز به ديدگاهي جامعنگر، دورنگر و راهبردي بود كه نه تنها به روابط بين بخشي و بين منطقه اي نظر داشته باشد، بلكه روابط بخشي ـ منطقهاي را نيز از قلم نيانداخته باشد. احساس نيازي كه حكايت از نوعي تحول در مختصات فكري نظام برنامهريزي و اجرايي كشور دارد. هرچند در ادامه اين نوشتار به اجمال ضرورتهاي تهيه اسناد آمايشي كه اين احساس نياز نوعاً مولود آن ضروريات است ـ مورد بحث قرار مي گيرند.
در بخش بعد ضمن بررسي تفاوت انواع رويكردهاي ممكن و سطوح مختلف در برنامهريزي به مقايسة گزينه هاي مختلف تفكر و عمل در تنظيم امور توسعه و معرفي و ارزيابي سطوح مختلف برخورد با برنامهريزي و توسعه پرداخته شده است و سعي گرديده جايگاه هر يك از گزينههاي متفاوت در برنامه ريزي و مديريت توسعه در سطح ملي مورد بررسي قرار گيرد.
ب -جايگاه آمايش سرزمين در نظام برنامهريزي كشور
آمايش سرزمين را مهندسي ترتيبات بهره وري بهينه از ظرفيت هاي اجتماعي و طبيعي تعبير كرده اند.
بدين ترتيب مقوله آمايش سرزمين بهعنوان تلفيقي از سه علم اقتصاد، جغرافيا و جامعه شناسي و بهعنوان تبيين ديدگاه درازمدت توسعه ملي براساس مراحل اساسي ذيل شكل ميگيرد:
تدوين اصلي ترين جهت گيري هاي توسعه بلندمدت كشور از منظر آمايش سرزمين در يك فرايند نگاه از بالا به توسعه ملي وتعيين وتبيين بازتابهاي سرزميني آن
تعيين امكانات و قابليت ها و موانع و تنگناها كه تعيينكننده تخصص ها و عملكردهاي اصلي اقتصادي واجتماعي و منشاء انتخاب فعاليت ها در سطح مناطق مي باشند در يك فرايند نگاه از پايين به سطح ملي 3- تلفيق دو فرايند نخست در برخورد با بخش هاي اقتصادي و ايجاد هماهنگي هاي بين منطقهاي و بين بخشي و بخشي- منطقه اي و تصوير بازتابهاي سرزميني مرحله توسعه يافتگي بخش هاي مختلف در سطح ملي
اما چه نسبتي ميان آمايش سرزمين و توسعه مي توان تعريف كرد؟ و اين دو چه نسبتي با برنامه ريزي در معناي مرسوم خود دارد؟ قيد زمان چه تأثيري بر روش هاي مطالعاتي و عملياتي آنها خواهد گذاشت؟ نمودارهاي صفحات بعد با مروري بر تعاريف، به روند تاريخي شكلگيري هر يك از جريانهاي مرسوم، جايگاه آنها در سياستگذاري و هدف هريك از رويكردهاي مطرح ميپردازد.
ج-ضرورت هاي تهيه و اجراي برنامههاي آمايشي
همانگونه كه در مقدمه نيز اشاره شد، نبود يا مورد استفاده قرارنگرفتن يك سند ملي آمايش سرزمين مسائل و مشكلاتي را بهوجود آورده است كه ذيلاً مورد توجه قرار ميگيرند:
عدم تعادل هاي موجود در سرزمين، كه بخشي ناشي از اتخاذ استراتژي قطب رشد در سالهاي قبل از انقلاب و بخشي بدليل عدم اتخاذ استراتژي هاي مناسب سازماندهي فضا در سالهاي بعد از انقلاب مي باشد، در آينده ساختار فضايي كشور را با مشكلات جدي روبرو خواهد ساخت.
عدم بهره برداري مناسب از امكانات و قابليت هاي برخي از مناطق كه اين امر از يكسو موجب حاشيه اي شدن قسمت هايي از سرزمين و از سوي ديگر موجب فشار فراتر از ظرفيت به منابع و عرصه هاي محدود خواهد شد.
عدم هماهنگي هاي لازم بين بخشهاي اقتصادي در سطح سرزمين. اين امر موجب عدم پيوستگي و ارتباط منطقي بين طرحهاي عمراني بزرگ كشور ميگردد. به گونه اي كه اگر چه عدم هماهنگي و مشكلات ناشي از آن پس از مدتي ممكن است حل گردد اما تاخير بوجود آمده موجبات ناكارآمدي اين گونه طرح ها را بويژه در برهة تاسيس و بهرهبرداري آنها فراهم آورده و به اتلاف هنگفتي از منابع منجر مي گردد.
به فراموشي سپرده شدن شرايط اجتماعي، قومي و فرهنگي مناطق (يكپارچه سازي فضا و وحدت ملي) بدليل ناديده انگاشتن اين گونه مسائل در فرآيند تهيه برنامههاي توسعه ملي، طرحهاي عمراني بزرگ در اين مناطق يا درحد ظرفيت مطلوب مورد استفاده قرار نمي گيرند و يا ممكن است بدليل عدم ادغام در ساختار اقتصادي مناطق و ناتواني از ايجاد پيوندهاي پيشين و پسين با ساير فعاليت هاي مكمل، سرمايه گذاريهاي صورت گرفته از كارآيي لازم برخوردار نشوند.
و . . .
word