مبانی نظری وپیشینه تحقیق آموزش زبان انگلیسی و اهمیت ارزیابی کتابهای درسی (docx) 1 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 1 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
مبانی نظری وپیشینه تحقیق آموزش زبان انگلیسی و اهمیت ارزیابی کتابهای درسی
فصل دوم: مباحث نظری و پیشینه تحقیق
2-1.مقدمه 13
2-2.نگاهی گذرا به آموزش زبان انگلیسی در ایران 13
2-3. اهمیت کتابهای درسی و تهیه و تدوین آنها 15
2-4.معرفی اجمالی کتاب انگلیسی پایه هفتم 19
2-5. اهمیت ارزیابی کتابهای درسی 20
2-6.اهداف ارزیابی 21
2-7.پیشینه تحقیق در خارج از کشور 23
2-8.پیشینه تحقیق در داخل کشور 25
فصل دوم
مباحث نظری وپیشینه تحقیق
2533650124396500
2-1. مقدمه
در این فصل تلاش بر آن است تا پس از نگاهی گذرا به آموزش زبان انگلیسی در کشورمان، تصویر روشنی از جایگاه و اهمیت کتابهای درسی و تهیه و تدوین آنها، ارائه نمائیم و پس از معرفی اجمالی کتاب هفتم، به اهمیت ارزیابی کتابهای درسی بپردازیم و در پایان، پژوهشهای انجام شده در داخل و خارج از کشور را، که مرتبط با موضوع هستند، مورد بررسی قرار دهیم.
2-2. نگاهی گذرا به آموزش زبان انگلیسی در ایران
اولین کتاب درسی که در ایران برای زبان انگلیسی تعریف شد به سال 1318 برمیگردد، که برای تدریس در مقطع شش ساله دبیرستان توسط گروهی از مؤلفان ایرانی و غیر ایرانی تدوین و منتشر گردید.
فروزنده(2011، به استناد علوی مقدم و خیرآبادی، 1391) در مورد اولین کتابهای زبان انگلیسی کشورمان مینویسد: " این مجموعه از روش آموزش مستقیم و آموزش خواندنمحور با تنوع وسیعی از موضوعات در هر کتاب تبعیت میکرد. این شش کتاب از طراحی و فرایند تدریس یکسانی در هر درس برخوردار نبودند؛ بهگونهای که یک درس ممکن بود به معرفی قطعهای ادبی در یک صفحه و بدون تمرینهای مربوط به آن بپردازد و در درس دیگر فقط به دستورزبان خواه مرتبط یا نامرتبط با درسهای پیشین و پسین اختصاص یابد." این مجموعه از کتابها حدود ربع قرن و تا سال 1343 که با مجموعهای موسوم به کتابهای سطحبندیشده جایگزین شد و مورد استفاده قرار گرفت.
در مجموعه جدید، مؤلفان کوشیده بودند از روشهای تدریس سنتی مانند روش مستقیم به جریان غالب آن دوران بهویژه روش دیداری- شنیداری و آموزش موقعیتمحور تغییر جهت داده و تحولات آموزش زبان در آن دوران را در محتوای کتابهای تألیفشده لحاظ کنند. این مجموعه از کتابهای آموزش زبان انگلیسی نیز تا پس از پیروزی انقلاب اسلامی در مدارس تدریس میشد و از سال 1361 با مجموعه دیگری از کتابها جایگزین گردید. آموزش زبان انگلیسی پس از انقلاب اسلامی تحت تأثیر تحول در نظام آموزشی کشور(از جمله افزوده شدن مقطع راهنمایی تحصیلی) تغییرات شکلی و محتوایی فراوانی یافت و تدریس زبان انگلیسی از سال نخست مقطع راهنمایی تحصیلی آغاز گردید.
از دید فروزنده(همان)، یکی از کاستیهای عمده کتابهای انگلیسی ایران در مقاطع مختلف، نبود سیاستگذاری کلان در عرصه آموزش زبان انگلیسی در نظام آموزش کشورمان است. و این درحالی است که صاحبنظران حوزه آموزش زبان انگلیسی خود براین باورند که در ایجاد تحول در آموزش زبان، برنامهدرسی نقش کلیدی دارد، به همین دلیل است که در بسیاری از کشورها که تحول در آموزش زبان را در دستور کار خود قراردادهاند، مسیر تحول از برنامهدرسی آغاز شده است(عنانیسراب،1390 به استناد مهرمحمدی و دیگران، 1392).
خوشبختانه درسالهای اخیر به این نکته توجه شده و تلاشهای برنامهمحوری، در این زمینه صورت گرفتهاست. یکی از این تلاشها، تصویب تدوین برنامهدرسیملی (اردیبهشت 1389) میباشد که در آن به اهمیت زبان انگلیسی بیش از پیش توجه شدهاست. از دید علویمقدم و خیرآبادی (1391) برنامهدرسی ملی، زمینه ایجاد تحولی درخور توجه را، در بخش آموزش زبان انگلیسی فراهم آوردهاست. تغییراتی که امسال بر اساس سند درس ملی در کتاب انگلیسی هفتم صورت گرفته، اساسیترین تحول در محتوای این درس است، که بعد از 27 سال انجام شدهاست. یکی از ویژگیهای مهم این کتاب، توجه به هر چهار مهارت یادگیری زبان میباشد، موضوعی که پیشتر بهویژه در حوزههای گوشدادن و صحبتکردن مغفول مانده بود. و دیگر ویژگی مثبت آن، تغییر رویکرد آموزش زبانهای خارجی از شیوه سنتی به ارتباطی میباشد؛ چرا که در آموزش زبان، اکنون دیگر جای تردید وجود ندارد که تأکید بر اهداف ساختاری و تهیکردن آموزش از توجه به اهداف ارتباطی، به تلف شدن وقت، انرژی و امکانات مادی جامعه میانجامد. و کاربرد چنین آموزشی فقط به کلاس درس و محیطهای آموزشی محدود خواهدشد و در نتیجه افراد در مواجهه با کاربردهای واقعی زبان توان و کارایی لازم را نخواهندداشت(عنانیسراب،1390 به استناد مهرمحمدی و دیگران، 1392).
امید میرود با تغییرات اساسی که در نظام آموزش کشور بهخصوص در حوزه آموزش زبان انگلیسی صورت گرفته، گامهایی بلند در نحوه فراگیری زبان انگلیسی برداشته و شاهد یک نظام موفق آموزشی در کشورمان باشیم.
2-3. اهمیت کتابهای درسی و تهیه و تدوین آنها
به استناد مهرمحمدی و همکاران (1392)، کتاب درسی یکی از ارکان اصلی آموزش زبان انگلیسی است و با وجود پیداش مواد و منابع دیگر، کتاب درسی به حیات خود ادامه داده و کماکان پراستفادهترین منبع برای آموزش و یادگیری زبان انگلیسی است و میزان تولید واستفاده از آن همواره روبه افزایش بودهاست. نگاهی به آثار موجود در این حوزه، خود ، حکایت از این واقعیت دارد و در واقع مهر تأییدی بر صحت مطالب فوق میباشد .
بیتردید اهمیت کتابهای درسی موضوعی انکارناپذیر است که در روند آموزش زبان انگلیسی نقش مهمی را ایفا میکنند. بنابه گفته،هاچینسون و تورز 1994 (به استناد حسینینسب وهمکاران، 1388 ؛ ریاضی ومصلانژاد،2010؛ بیرجندی و علیزاده، 2012؛ لیتز، 2005) کتاب درسی، یک ماده جهانی است وبدون کتاب درسی مرتبط با موضوع تدریس، هیچ محیط یاددهی ـ یادگیری کامل نیست. نظریهپرداز دیگری به نام شلدون 1998 (همان جا) اظهار میدارد که کتابهای درسی نه تنها قلب هر برنامه آموزش زبان انگلیسی را تشکیل میدهد؛ بلکه کاربرد آنها در محیط کلاسی دارای مزایایی هم هست(هم برای معلمان و هم برایدانشآموزان).
مزایای استفاده از کتاب درسی، برای دانشآموزان به قرار زیر است : اولاً، هیکرافت(1998 ، به استناد حسینینسب وهمکاران، 1388 ؛ ریاضی ومصلانژاد،2010؛ بیرجندی و علیزاده، 2012؛ لیتز، 2005) معتقد است کتاب درسی از نظر
روانی به دانشآموز کمک میکند؛ چرا که دانشآموز ازطریق این کتابها میتواند پیشرفت تحصیلی خود را اندازهگیری کند. مزیت دوم را اونیل 1982(همان جا) مطرح کردهاست و آن این است که کتابهای درسی در توجه به نیاز دانشآموزان حساس هستند. اگرچه در بعضی مواقع بهنحو احسن طراحی نمیشوند ولی با توجه به وقت و هزینه صرفشده در تهیه وتدوین کتابها، آنها باید متناسب با نیازهای دانشآموزان باشند. و سوم اینکه شلدون (1998 به استناد حسینینسب و همکاران، 1388) معتقد است ازنظر دانشآموزان مطالب ارائه شده در کتابهای درسی که بهصورت مکتوب میباشند معتبرتراز مطالبی هستند که توسط معلم در کلاس ارائه میشوند. و مزیت چهارم را کانینگزوزث(1995 به استنادحسینینسب وهمکاران، 1388 ؛ بیرجندی و علیزاده، 2012 ؛ العمری، 2008) مطرح میکند، بهعقیده وی کتب درسی بهترین و مؤثرترین منبع برای یادگیری خودراهبر هستند؛ علاوهبر آن کتابها به عنوان منبعی قابل رجوع برای دانشآموزان بهشمار میآیند و منعکسکننده اهداف از پیش تعیینشده یادگیری هستند و به معلمان کمتجربه کمک میکنند تا از حصول اهداف آموزشی مطلع باشند. و مزیت آخر این است که باوجود اینکه در تهیه وتدوین کتابها هزینههای زیادی صرف میشود ولی کتابها گرانقیمت نیستند و همچنین بااستفاده از کتابهای درسی راحتتر میتوان دانشآموزان را آماده فراگیری نمود. ازطرف دیگر، در صورت استفاده از مطالب و مواد چاپی بار معلمان کم میشود و آنها فرصت کافی خواهند داشت تا به امور باارزش دیگر بپردازند.
اور (2006 : 184 به استناد السوات 2012) نیز در رابطه با اهمیت کتابهای درسی و استفاده از آنها دلایل زیر را بیان میکند :
- کتاب درسی یک چارچوب مشخص برای معلمان و زبانآموزان فراهم میکند.
- در بسیاری از جاها کتاب درسی بهعنوان یک برنامه درسی عمل میکند.
- کتاب درسی با ارائه متون و تکالیف آماده، باعث صرفهجویی در وقت معلم میشود.
- کتاب درسی بهعلت کوچک وسبک بودن بهآسانی قابل حمل است.
- کتاب درسی راهنما و پشتیبان معلمان بیتجربه است.
- زبانآموزان میتوانند بهطور مستقل، از کتاب درسی برای یادگیری مطالب جدید و بررسی پیشرفت تحصیلی خود استفاده کنند.
شایان ذکر است شماری از محققان ازجمله (اونیل، 1982 ؛ اور، 1996 ؛ مککراث، 2002 ؛ تاملینسون، 2008 ؛ به استناد لارنس، 2011) کتابهای درسی را بهعنوان ابزاری برای کمک به آموزش میدانند کهمیتوانند کاربردی شبیه نقشه داشته باشند و ایدهها و رهنمودهایی را برای چگونگی ارائه دروس فراهم کنند.
بااین حال نگرشهای متفاوتی نسبت به کتابهای درسی وجود دارد و باوجود مزایا و کاربرد گسترده کتابهای درسی در کلاسهای آموزش زبان انگلیسی، برخی از پژوهشگران معایب کتابهای درسی را مطرح میکنند بهعنوان نمونه، آلرایت (1982 به استناد حسینینسب وهمکاران، 1388 ؛بیرجندی و علیزاده، 2012؛ لیتز، 2005 ) اظهار میدارد کتابهای درسی غیرقابلانعطاف هستند و عموماً منعکسکننده تعصبات و ترجیحات نویسنده قرارمیگیرند؛ این تعصباتدر مورد مسائل آموزشی، مسائل روحی - روانی و همچنین مسائل زبانی است . علاوهبراین اصول آموزشی مطرح شده در کتابهای درسی ممکن است پیچیده ، متضاد یا حتی بهروز نباشد و یا احتمال دارد کتابها متناسب با نیازها و انتظارات دانشآموزان تهیه نشده باشند . گریوز (2001 به استنادالعمری، 2008 ؛ کونتوزی،2010) نیز برخی از معایب استفاده از کتابهای درسی را بهصورت زیر فهرست میکند :
- ممکن است مطالب ارائه شده برای دانشآموزان، بیربط و نامناسب باشد .
- ممکن است محتوا در سطح مناسبی نباشد .
- ممکن است در یک یا چند جنبه از زبان ، تمرکز بیش از حد ویا تمرکز کافی وجود نداشته باشد .
- ممکن است ترکیب مناسبی از فعالیتها وجود نداشته باشد.
- ممکن است فعالیتها، مطالب ، تصاویر و... خسته کننده باشد .
- ممکن است مطالب درسی بهروز نباشد .
- ممکن است جدول زمانی ارائهشده برای اتمام کتاب درسی ، غیرواقعی باشد .
اما باوجوداین اختلاف نظرها، هیچ کس نمیتواند منکر این واقعیت باشد که در اکثر کلاسهای آموزش زبان انگلیسی کتابها از ارزش و اهمیت بهسزایی برخوردار هستند. نونان(1999 : 98) نیز در این باره میگوید:"کتاب درسی جزء اصلی هر برنامه آموزشی است و مشکل میتوان کلاسی را بدون آن تصور کرد."
بیتردید در جوامعی مانند ایران ، که زبان انگلیسی ، بهعنوان زبان دوم یا زبان خارجی محسوب میشود و از یک نظام آموزشی متمرکز نیز برخوردار هستند، نقش کتابهای درسی بسیار پررنگتر میشود ؛ چرا که تنها منبع تدوینشده، برای آموزش زبان انگلیسی بهشمار میآیند . پس با درنظر گرفتن این مهم انتظار میرود در طراحی و تدوین کتب درسی، معیارها و استاندارهای ویژهای درنظر گرفته شود .
در اینخصوص به استناد بالغیزاده (1392) میخوانیم : برایان تاملینسون که از چهرههای شاخص در زمینه تهیه و تدوین مطالب درسی است ، معتقد است که در تهیه و تدوین مواد درسی باید به یک مجموعه از اصول پایبند بود که آن اصول عبارتنداز :
- درگیر کردن زبانآموزان از جنبه شناختی و عاطفی ، جنبه شناختی اکثر کتابها قوی است ، اما در زمینه عاطفی کمتر کار شده است و یکی از جنبههای عاطفی میتواند طنز باشد .
- فعالیتها در کتابهای درسی بهگونهای طراحی شوند که باعث ایجاد ارتباط معنادار شوند .
- مطالب زبانی برجستهسازی شوند . (اگر میخواهیم کلمات و نکات دستوری تازهای را آموزش دهیم بهتر است از یک مجموعه راهکارها ازجمله آموزش آنها در متن و یا برجستهسازی کلمات تازه استفاده شود).
- فعالیتها بهگونهای باشد که تعامل بین معلم و دانشآموز را افزایش دهد.
- تمرکز همزمان بر روی فرم ومعنا.
لازم به ذکر است بالغیزاده در کتاب خود (1391 : 16-15) با توجه به نظر هارمر و جانسن، چهار ویژگی برای یک درس کارآمد معرفی میکند که عبارتنداز :
- انسجام ( دروس نباید از هم گسیخته باشند ).
- تنوع ( در عین انسجام داشتن باید فعالیتهای ما دارای تنوع باشد ).
- توالی منطقی ( یکی از سادهترین اصلهای توالی منطقی ، حرکت از ساده به دشوار است و یا دادن فعالیت آرام به بچهها در آغاز کلاس و فعالیت پر جنب و جوش در آخر کلاس ).
- انعطافپذیری .
البته کانینگزوزث ( 1984 : 6 ) معتقد است که هیچ کتاب درسی بدون آموزش مؤثر مناسب نیست و به قول مهرمحمدی(1386 ) محتوا و فعالیتهای مکتوب ولو به شکل ایدهآل هرگز بهتنهایی نمیتواند منجربه تحقق اهداف برنامه درسی شود و به زعم زایس حکم برنامه درسی خاموش را دارد که باید در دستهای معلم و در سایه تصمیمهای او در کلاس درس جان گرفته و زنده شود. اما نباید از نظر دور داشت که محتوا و فعالیتهای هدایت شده در کتب درسی میتوانند تأثیر زیادی بر بهکارگیری روشهای تدریس و راهبردهای یاددهی معلم داشته باشند (صفرنواده و همکاران، 1389 ).
2-4. معرفی اجمالی کتاب زبان انگلیسی پایه هفتم
prospect 1”“عنوان اولین کتاب از مجموعه کتابهای " انگلیسی برای مدرسه" میباشد که توسط گروهی از مؤلفان ایرانی برای تدریس در پایه هفتم تدوین واز مهرماه سال تحصیلی 93-1392 وارد نظام آموزشی کشور شدهاست .
کتاب حاضر بهصورت بسته آموزشی طراحی شدهاست که شامل کتاب دانشآموز، کتابکار، کتاب معلم، لوح فشرده آموزشی، فلش کارت معلم و.... است. کتاب دانشآموز دربرگیرنده یک بخش خوشآمدگویی به دانشآموز، هشت درس، چهار درس مروری و یک دیکشنری تصویری در پایان است.
هدف از قراردادن بخش " خوشآمد " در ابتدای کتاب که به نوعی اولین کتاب آموزش زبان انگلیسی برای دانشآموز است، برطرف کننده دلهره دانشآموز از این درس و یادگیری یک زبان جدید است ویا بهعبارتی دیگر، هدف آن ایجاد انگیزه مناسب در آغاز سال تحصیلی و نیز تعیین سطح نسبی دانشآموزان توسط معلم مربوطه است. سیستم هر درس بهصورت کلبهجز است یعنی در ابتدا دانشآموز در معرض یک مکالمه طبیعی قرار میگیرد و بدون توجه به نکات زبانی، دستوری، واژگانی و غیره فقط به آن گوش فرامیدهد و بهنوعی در معرض زبان قرار میگیرد سپس اجزای آن را تمرین میکند و در نهایت سعی در تولید آن دارد، از دل این مکالمه دو تمرین ارتباطی استخراج میشود که حول محور موضوع درس، تمرینی را برای دانشآموز فراهم میآورد.
یکی از ویژگیهای کتاب حاضر آموزش همزمان هر چهار مهارت زبانی (گوشدادن، صحبتکردن، خواندن و نوشتن) با رویکرد ارتباطی است، تا دانشآموز با کمک آن بتواند ارتباطی سازنده و فعال توأم با خودباوری با جهان اطراف خود برقرار کند. لازمبه یادآوری است در کنار کتاب دانشآموز، کتابی بهنام کتابکار نیز وجود دارد که بهنوعی تکمیل کننده کتاب دانشآموز است و هدف آن تقویت مهارتهای زبانی بهخصوص خواندن و نوشتن و یادگیری مواد زبان انگلیسی است.
2-5. اهمیت ارزیابی کتابهای درسی
اهمیت ارزیابی کتابهای درسی موضوعی انکارناپذیر است که بهاندازه تهیه و تدوین مطالب درسی از جایگاه ویژهای برخوردار است و امری اجتنابناپذیر در هر نظام آموزشی است.
تعاریف متعددی از ارزیابی وجود دارد، برون و راجرز (2002 : 289) معتقدند ارزیابی فرایندی است که ارزش چیزی را برای رسیدن به هدفی مشخص میکند. و از نظر لینچ (1996 : 2) تلاشی سازمانیافته برای گردآوری اطلاعات بهمنظور قضاوت و تصمیمگیری است. و از نظر تاملینسون (2003 : 15)، ارزیابی مواد درسی شامل فرایند منظمی است که ازطریق آن، ارزش مجموعهای از مواد آموزشی باتوجه به ملاکها و مقاصد معینی مورد قضاوت و داوری قرار میگیرد . و شامل سه نوع ارزیابی است : ارزیابی قبلاز تدریس ارزیابی درحین تدریس و ارزیابی بعداز تدریس.
کانینگزورث (1995) و الیس (1997، به استناد بالغیزاده و رحیمی، 2011) نیز برای ارزیابی مواد درسی سه نوع ارزیابی پیشنهاد میکنند، ارزیابی قبلازاستفاده، حین استفاده و بعدازاستفاده. درحالیکه معیارها و روشهای مختلفی برای ارزیابی کتابهای درسی ارائه شدهاست (نگاه کنید بهعنوان مثال: ویلیامز، 1983 ؛ هارمر، 1996 ؛ کانینگزورث،1995).
شلدون 1998 (به استناد حسینینسب و همکاران، 1388 ؛ریاضی و مصلانژاد، 2010 ؛ داوری و همکاران، 2012) چند دلیل برای ارزیابی کتابهای درسی بیان کردهاست، او میگوید انتخاب یکنوع کتاب درسی آموزش زبان انگلیسی، نشانگر اهمیت دادن به آن کتاب است. علاوهبراین، تحلیل محتوای کتاب درسی به معلمان کمک میکند تا نقاط قوت وضعف کتابهای مورداستفاده خود را تشخیص دهند.
دلیل دیگر ارزیابی کتابهای درسی را کانینگزورث 1995 و الیس 1997 (به استناد داوری و همکاران 2012 ؛ لیتز، 2005؛ کونتوزی، 2010)بیان میکنند که این کار باعث بهبود و پیشرفت حرفه معلمی میشود و به معلمان این امکان را میدهد تا فراتر از ارزیابیهای امپرسیونیستی(حدس و گمان) حرکت کرده و در مورد ماهیت محتوای کتابهای درسی بینشی دقیق، مفید و نظاممند کسب کنند. همچنین کیفیت کتابهای درسی میتواند در موفقیت یا شکست یک دوره آموزش زبان انگلیسی بسیار تأثیرگذار باشد (گرین ،1926 ؛ ماکوندان، 2007 ؛ به استنادلارنس 2011).
بالغیزاده و رحیمی (2011 به استناد داوری و همکاران 2012) معتقدند یکی از راههای مؤثر برای دستیابی به اهداف هر برنامه آموزش زبان انگلیسی، فرایند ارزیابی است. چرا که ازطریق ارزیابی کتابهای درسی میتوان نقاط قوت را تقویت و نقاط ضعف را برطرف کرد و بهاین صورت باعث افزایش کارایی و اثربخشی آنها در آموزش شد.
بنابه گفته مک دونا و شاو(2003 : 60) ارزیابی کتابهای درسی سزاوار توجه بیشتری است، به دلیل اینکه انتخاب نامناسب کتاب درسی ممکن است علاوهبر اتلافوقت و بودجه، باعث عدم انگیزه در دانشآموز و معلم شود.
2-6. اهداف ارزیابی
تاملینسون 1999 (به استناد داوری و همکاران، 2012) براین باوراست که اهداف و نوع ابزاری که برای ارزیابی استفاده میشود دلیل ارزیابی را مشخص میکند، بهعنوان مثال اگر ارزیابی با هدف بهبود مواد درسی باشد، بنابراین محقق باید مشکلات زبانآموزان راازطریق مشاهده درکلاس درس بررسی کند.
تاملینسون 1999 ( همان جا ) دلایل زیر را برای ارزیابی مواد درسی عنوان می کند :
- انتخاب یک کتاب درسی برای یک دوره.
- انتخاب مواد درسی بهعنوان مکمل کتاب درسی.
- انتخاب مطالب درسی از منابع مختلف بهصورت تلفیقی.
- بهعنوان مبنایی برای تطابق مواد درسی به جهت مناسبتر کردن آنها برای یک دوره خاص.
- بهعنوان مبنایی برای بهبود مواد آموزشی ( اجرای آزمایشی ).
- بهمنظور ویرایش مواد تولیدشده توسط دیگران.
- بهمنظور ارائه پیشنهادی برای ناشر.
- بهمنظور نقد مواد درسی منتشرشده برای یک مجله.
- بهمنظور کمک به معلمان و معلمان تحت آموزش، جهت درک آنان از روش و یا نوشتن مواد درسی.
- به منظور پیشنهاد یک کتاب درسی برای یک مؤسسه یا وزارت آموزش و پرورش.
- بهعنوان بخشی از یک آزمایش تحقیقاتی.
طبقهبندی معیارها در بین محققان یکسان نیست اما هنوز هم در ارزیابی ثابتاست. طبقهبندی معیارها به ارزیابیکننده کمک میکند تا بر روی مسائل خاص آن دسته، حرکت کند.
انواع معیارها :
1- جنبههای فیزیکی : در این بخش به ویژگیهای ظاهری کتاب درسی اهمیت دادهمیشود، مثل طراحی و کیفیت چاپو غیره .
2- جنبههای کاربردی : دراینجا تمرکز برروی اهداف آموزشی است، آیا به هر چهار مهارت زبانی اهمیت دادهمیشود.
2-7. پیشینه تحقیق در خارج از کشور
نظربه اهمیت روزافزون زبانآموزی (و بهویژه زبان انگلیسی بهعنوان زبان بینالمللی ) و رابطه عمیق بین آموزش و کتب درسی، فعالیتهای پژوهشی فراوانی در جهان انجام شدهاست.
به استناد کیانی و دیگران (1390) در خارج از کشور نیز با توجه به تغییراتی که در سیاستها و برنامههای زبانی صورت گرفته، پژوهشهای چندی بهانجام رسیدهاست. ازجمله : العیسی (2007 : 203)، تلاشهای کشور عمان را برای اصلاح برنامههای آموزش زبان انگلیسی وبحثهای ایدئولوژیک مطرحشده درمورد مطالب درسی مربوطه که توسط وزارت آموزش و پرورش این کشور تهیه شدهاند مورد بحث و بررسی قرار دادهاست. در ترکیه نیز کرکز (2007 : 223)، به تفصیل تاریخچه همه این تغییرات را ذکر کرده و جدیدترین تلاشهای دولت ترکیه برای اصلاح سیاستهای آموزش زبان را که براساس آنها نقش زبان انگلیسی در برنامه درسی این کشور بسیار پررنگتر از گذشته میشود را مورد بحث قرار دادهاست. همچنین کرگز در سال (2009) در تحقیقی به بررسی سه کتاب درسی زبان انگلیسی مورد استفاده در پایهچهارم مدارس دولتی ترکیه پرداخت، و در تحقیق خود از پرسشنامه و مصاحبه استفادهکرد. پنج مورد اصلی پرسشنامه عبارت بودند از : مشخصات ظاهری، زبان، عنوان و محتوا، مهارتهای زبانی و روش تدریس.
نتایج تحقیق نشان داد که هر سه کتاب برای پاسخگویی به اهداف و مقاصد برنامهدرسی ( بهعنوان عوامل باالقوه برای تغییر در برنامهدرسی ) و نیازها و علائق یادگیرندهها با دقت طراحی شده بودند.
العمری (2008) کیفیت کتاب درسی زبان انگلیسی پایه ششم دانشآموزان عربستانی را بااستفاده از پرسشنامه نظرخواهی از معلمان شاغل و مدیران و آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار داد، و در بررسی خود موارد زیر را در نظر گرفت: مشخصات ظاهری، محتوا، اهداف، مهارتهای زبانی، انعطافپذیری، روش تدریس، تمرینها، ارزشیابی و ...
یافتههای تحقیق نشان داد که از نظر معلمان، کتاب مورد نظر بیشتر ویژگیهای یک کتاب خوب را دارد بهجزدرمورد روش تدریس و چند مورد دیگر. همچنین نتایج نشان داد که کمبود تصاویر و موضوعات متنوع و جذاب از موانع خلاقیت و تفکر انتقادی بهشمار میآیند، علاوهبراین روش تدریس حاکم بر کتاب درسی، بهروز و دانشآموزمحور نیست و فاقد تنوع در فعالبتهای کلاسی است.
کونتوزی (2010)کتاب درسی زبان انگلیسی پایه ششم مورد استفاده در مدارس دولتی یونان را با هدف بررسی ادعای مؤلفان آن و اینکه آیا کتاب مورد نظر کتاب مناسبی هست یا نه، مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد (چرا که مؤلفان کتاب اظهار کردند، کتاب موردنظر، کتاب بسیار خوب و جذابی است که در طراحی و تدوین آن سن، نیازها و علائق دانشآموزان درنظر گرفته شده و فعالیتهای کتاب درسی برطبق رویکرد ارتباطی است و دانشآموزان را تشویق به استقلال و تفکر انتقادی میکند). و پس از ارزیابی دقیق اجزای کتاب بهاین نتیجه میرسد که مباحث و موضوعات کتاب درسی متناسب با سن، علائق و زندگی واقعی دانشآموزان است و به رشد هر چهار مهارت زبانی توجه شدهاست. تصاویر رنگی موجود در کتاب برای دانشآموزان جذاب و آموزشها و دستورالعملها واضح و شفاف است. و نقاط قوت کتاب را در حوزههای سازماندهی مطالب، محتوای موضوعی و گنجاندن همه مهارتهای زبانی میداند و بهنوعی میتوان گفت، ادعای مؤلفان را تأیید میکند.
السوات (2012)کتاب درسی زبان انگلیسی پایه اول دوره متوسطه عربستان را از دیدگاه معلمان مرد و زن مورد ارزیابی قرار میدهد. او در پژوهش خود از پرسشنامهای استفاده میکند که متشکل از هفتاد و نه آیتم و سه سؤال باز است. و در تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای مختلف آماری استفاده میکند. نتایج مطالعه نشان میدهد که درجه ارزیابی کتاب درسی برای سه معیار، خوب و برای شش معیار، ضعیف میباشد و بین دیدگاههای معلمان مرد وزن تفاوت آماری معناداری وجوددارد. و همچنین کتاب موردنظر در بخشهای مختلف دارای نقاط ضعف و قوت میباشد، نقاط قوت عبارتنداز :صفحهبندی و ظاهر مناسب، پوشش بیشتر مهارتهای زبانی، وضوح اهداف آموزشی.
نقاط ضعف عبارتنداز : مناسب نبودن فعالیتها، عدم وجود مواد آموزشیسمعی و بصری، عدم مطابقت کتابها با زندگی واقعی و نیازهای دانشآموزان، عدم وجود فعالیتهایی که منجربه تفکر انتقادی و حل مسأله شوند، نبود فعالیتهایی مناسب برای برقراری ارتباط و .....
در خارج از کشور نیز،کتابها از جنبههای مختلفی مورد ارزیابی قرار میگیرند، بهعنوان مثال پژهشگرانی همچون کوبتا (1998)، کورتازی و جین (1999)،باتیا (2000) مواد آموزشی زبان انگلیسی را از لحاظ ارزشهای فرهنگی مورد بررسی قرار دادند.
2-8. پیشینه تحقیق در داخل کشور
اهمیت کتابهای درسی وارزیابی آنها موضوعی انکارناپذیر است که وجود آثار متعدد در این زمینه، خود گواهی بر این مدعاست. با رجوع به این آثار و پژوهشها درمییابیم که عمده مطالعات در زمینه ارزیابی کتب درسی، در ایران را میتوان در سه گروه تقسیمبندی نمود(به استناد ریاضی ومصلانژاد، 2010)
1) گروه اول : بهمنظور کمک به ارزیابی نظاممندترکتابهای درسی، به تدوین برخی از معیارها پرداختهاند(همچون انصاری و بابایی، 2002)
2)گروه دوم : کتابهای درسی خاصی را مورد بررسی قرار دادهاند، جهت پیدا کردن نقاط ضعف وقوت آنها(مثل جهانگرد، 2007 ؛ ریاضی و آریاشکوه، 2007)
3)گروه سوم : ویژگیها وعناصر گفتمانی را درکتابهای درسی مورد مطالعه قرار دادهاند (مانند دارالی، 2007 ؛ توکلی، 1995)و مطالعات دیگر به مسایلی خارج از این دستهبندیها پرداختهاند.
پژوهشهای زیادی در زمینه ارزیابی کتب درسی، به روشها و اهداف گوناگون در کشورمان بهانجام رسیدهاست، که همگی برآن بودهاند تا تصویر بزرگ و روشنی از وضعیت آموزش زبان انگلبسی وکتابهای درسی ارائه دهند.
انصاری و بابایی (2002) در مقالهای باعنوان " ویژگیهای جهانی کتابهای درسی؛ یک گام بهسوی ارزیابی هدفمند کتاب درسی " با هدف فراهمکردن زمینه ارزیابی نظاممند کتابهای درسی، معیارهای مهم و همگانی کتابهای درسی استاندارد زبان انگلیسی را جمعآوری کرده و مجموعه دهتایی از کتابهای درسی زبان انگلیسی را با همین تعداد چکلیست، مورد بررسی قرار دادند و درپایان اعلام کردند که معیارهای موردنظر در همه و یا تکتک کتابها دیده نمیشوند.
یارمحمدی (2002) در مقاله خود باعنوان" ارزیابی کتابهای درسی دوره پیشدانشگاهی " به ارزیابی مجموعه کتابهای زبان انگلیسی دوره متوسطه با استفاده از مدل اصلاحشده تاکر، پرداختهاست و یکی از کاستیهای عمده کتابها را کمتوجهی به مهارتهای شفاهی زبان معرفی کردهاند.
کریمی (2004) نیز در مقالهای باعنوان "ارزشیابی کتابهای 1 و 2 زبان انگلیسی پیشدانشگاهی " به بررسی کتابهای دوره پیشدانشگاهی میپردازد و اینگونه نتیجهگیری میکند که :
- متون درسها جذاب هستند.
- نوار کاست و فیلم آموزشی موجود است.
- ناشر، کتاب راهنمای معلم را نیز تهیه کردهاست.
- به فرهنگ مردم انگلیسیزبان اشارهای نشدهاست.
- درک مطلبها جذاب هستند.
- تلفظهای ارائهشده در کتابهای پیشدانشگاهی بهطور سیستماتیک و رضایتبخش نیستند.
- به علائق دانشآموزان توجه شده است.
- تعداد تصاویر کم وتصاویر موجود رنگی و جذاب نیستند.
- نحوه چاپ، تایپ، جلد کتاب وکیفیت کتاب رضایتبخش است.
مهدیزاده (1384) در تحقیقی با عنوان"ارزیابی محتوای کتابهای زبان انگلیسی دوره راهنمایی ، ارائه چارچوب علمی بهینه جهت اصلاح و تدوین کتابها " به بررسی محتوای کتابهای درسی پرداخته و به این نتیجه میرسد که محتوای کتابهای زبان انگلیسی دوره راهنمایی تحصیلی باید بهگونهای طراحی شوند که در آنها از مطالب و مثالهای جذاب، شکلها و تصویرهای متنوع برای یادگیری بهتر مطالب درسی استفاده شود و دیگر اینکه محتوای کتابها ازلحاظ رشد و تقویت مهارتهای یادگیری و همچنین اصول روش تدریس ارتباطی در حد مطلوب انتخاب و سازماندهی نشدهاست.
جهانگرد (2007) در مقالهای تحت عنوان " ارزیابی کتب درسی زبان انگلیسی دوره متوسطه در ایران " مزایا و معایب کتابهای زبان انگلیسی دوره متوسطه و دوره پیشدانشگاهی را بااستفادهاز 13 معیار مشترک (از جمله وضوح اهداف، وضوح آموزش، سازماندهی مناسب محتوا و توجه به مهارتهای زبانآموزی و...) تهیه شده از چکلیست ارزیابی کتابهای درسی، مورد بحث و بررسی قرار داد و اینگونه نتیجهگیری کرد که کتاب دوره پیشدانشگاهی در مقایسه با سه کتاب دیگر از کیفیت مطلوبی برخوردار است اما سه کتاب دیگر نیاز به بازنگری دارند.
عزیزیفر و دیگران (2009) در مقالهای باعنوان " ارزیابی تحلیلی کتابهای درسی زبان انگلیسی دبیرستانهای ایران از سال 1970 تاکنون " کتابهای درسی زبان انگلیسی را که از سال 1970 تا به امروز، در دبیرستانهای ایران رایج بودند، با استفاده ار مدل تاکر(1975) مورد ازریابی قرار دادند و نتایج، حاکی از آن است که یکی از عوامل اصلی پیشرفت دانشآموزاندر زبان انگلیسی به کتابهای درسی برمیگردد و اینکه بهتر است دانشآموزان با رویکرد ارتباطی، زبان را تمرین کنند.
حسینینسب و همکاران (1388) در تحقیقی با عنوان " ارزیابی وتحلیل محتوای کتب زبان انگلیسی دوره راهنمایی تحصیلی بااستفادهاز فرمول خوانایی fogونظرخواهی از دبیران مجرب" کتب زبان انگلیسی دوره راهنمایی را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند و یافتههای تحقیق نشان داد که از نظر دبیران، کتابها در بخشهای مختلف دارای نقاط ضعف و قوت هستند. نقاط قوت عبارتنداز : جذاب و خوانابودن تابپ کتابها، توضیح خوب قواعد دستوری، سازماندهی مطالب از آسان به مشکل، وضوح آموزشها و دستورالعملها، مطابقت مطالب کتب با سن فراگیران و دردسترس بودن کتابها برای دانشآموزان و معلمان .
نقاط ضعف عبارتنداز : استفاده کم از زبان اصلی، عدم توجه به دانش زمینهای فراگیران، عدم مطابقت مطالب کتابها با زندگی واقعی و نیازهای دانشآموزان و عدم وجود نوار کاست.
و دیگر اینکه متون و درک مطلب خیلی ساده و آسان میباشند، نهایتاً نتایج حاصل از ارزیابی محتوای کتب درسی زبان انگلیسی پایین بود.
صفرنواده و همکاران(1389) نیز در تحقیقی باعنوان " تحلیل و آسیبشناسی محتوای کتب درسی زبانانگلیسی دوره متوسطه و ارزیابی آن با معیار رویکرد ارتباطی زبان" محتوای کتب درسی زبان انگلیسی دوره متوسطه را با معیار رویکرد ارتباطی زبان مورد ارزیابی قرار دادند و نتایج تحقیق نشان داد که؛ برنامه درسی در حوزه نظر دچار کاستی و نقصان میباشد و با نگاه به ماهیت زبان از منظر ساختارگرایانه و یادگیری از منظر رفتارگرایانه منجربه یادگیریهای مکانیکی، دور از معنا و بالطبع کوتاهمدت در فراگیران میشود. همچنین در میان مهارتهای چهارگانه زبانآموزی به مهارت نوشتن در قالب جمله بر اساس نکات دستوری مشخصشده بیشتر پرداخته شده و فعالیتها غالباً با تأسی از روشهای سنتی در قالب کاربردهای مکانیکی جملهها و الگوهای زبانی میباشند درحالیکه فعالیتهای معنادار براساس بافت و متن معنادار تنظیم میشوند نه جملههای مجزا و پراکنده.
فروزنده (2011) در مقالهای با عنوان " تاریخچه کتابهای درسی زبان انگلیسی در ایران " تغییر و تحولات کتابهای درسی زبان انگلیسی را در سه مقطع زمانی از سال 1318 تاکنون، مورد بررسی قرار میدهد و بهاین نتیجه میرسد که؛ یکی از کاستیهای عمده کتابهای انگلیسی نبود سیاستگذاری کلان در عرصه آموزش زبان انگلیسی در نظام آموزشی کشورمان میباشد.
مهرمحمدی و همکاران (1392) در تحقیقی باعنوان " مطالعه تطبیقی برنامه درسی آموزش زبان انگلیسی در ایران و سوئد با تأکید بر دوره متوسطه " برنامه درسی سوئد و ایران را به جهت شناسایی مشکلات و کاستیهای نظام آموزشی ایران در مقایسه با نظام آموزشی سوئد که در این تحقیق بهعنوان یک نظام موفق آموزشی در نظر گرفته شدهاست، مورد مطالعه و مقایسه قرار میدهند و اینگونه نتیجهگیری میکنند که آموزش زبان انگلیسی در ایران از لحاظ برنامه درسی، کتابهای درسی و آزمونهای ملی دچار مشکلات و کاستیهایی است.
محققان بسیاری در زمینه کتب درسی فعالیت کردهاند که هر یک از منظری خاص به آن نگریسته و تحقیقات گوناگونی را انجام دادهاند. پژوهشگرانی همچون مشکات (2002)، عبداللهزاده و بنیاسد (2010)، عسگری(2011)، زارعی(2011) و بحرینی(2013) کتابهای آموزش زبان انگلیسی را از لحاظ ارزشهای فرهنگی مورد بررسی قرار دادند. و عدهای دیگر همچون رضی(1388)، بالغیزاده و رحیمی(2011) و داوری و همکاران(2012) کتابهای دانشگاهی را مورد نقد و بررسی قرار دادند. و در ارتباط با برنامهدرسی و آموزش زبان انگلیسی نیز، پژوهشهای چندی به انجام رسیدهاست ازجمله، حسنی (1389)، عنانیسراب (1389)، مهرمحمدی (1389)، کیانی و دیگران (1390) و علویمقدم و خیرآبادی (1391).
منابع فارسی
1. احمدپور، زهرا. 1383. بررسی و مشکلات آموزشی زبان انگلیسی در دوره متوسطه ، مجله رشد آموزش زبان، سال 18، شماره 71، ص 15-21.
2. بحرینی، نسرین. 1392. تحلیل ارزشهای فرهنگی در کتابهای آموزش زبان انگلیسی، راهبرد فرهنگ، شماره 22، تابستان 1392.
3. حسینینسب، داوود ؛ فرخی، فرهمن؛ مرسلی، ژیلا. 1388. ارزیابی وتحلیل محتوای کتب زبان انگلیسی دوره راهنمایی تحصیلی با استفاده از فرمول خوانایی fogونظرخواهی از دبیران مجرب، علوم تربیتی، سال دوم ، شماره 7 ، ص 7- 31.
4. رضی، احمد. 1388. شاخصهای ارزیابی و نقد کتابهای دانشگاهی، سخن سمت، شماره 21، ص 21-30 .
5.صفرنواده، خدیجه؛ عنانیسراب، محمدرضا ؛ علیعسگری، مجید؛ موسیپور، نعمت الله. 1389. تحلیل و آسیبشناسی محتوای کتب درسی زبان انگلیسی دوره متوسطه و ارزیابی آن با معیار رویکرد ارتباطی زبان، فصلنامه مطالعات برنامه درسی، سال پنجم، شماره 17، ص 86- 114.
6. علویمقدم، سید بهنام و خیرآبادی، رضا. 1391. بررسی انتقادی برنامه درسی ملی در حوزه آموزش زبانهای خارجی، فصلنامه مطالعات برنامه درسی ایران، سال هفتم، شماره 25، تابستان 1391، ص 7-46.
7. عنانیسراب، محمدرضا. 1389. راهنمای برنامه درسی زبانهای خارجی دوره متوسطه: فرصتها و چالشهای تولید و اجرای برنامه، فصلنامه نوآوریهای آموزشی، سال نهم، شماره 35، پاییز 1389.
8. عنانیسراب، محمد رضا. 1390. نقش کلیدی برنامه درسی در ایجاد تحول در آموزش زبان(سخن سر دبیر)، فصلنامه رشد آموزش زبان، دوره 25، شماره 4، ص 4-23.
9. کیانی، غلامرضا؛ نویدینیا، حسین؛ مؤمنیان، محمد. 1390. نگاهی دوباره به رویکرد برنامه درسی ملی نسبت به آموزش زبانهای خارجی، فصلنامه پژوهشهای زبان و ادبیات تطبیقی، دوره 2، شماره 2، تابستان 1390.
10. مهدیزاده، امیرحسین. 1384. ارزیابی محتوای کتابهای زبان انگلیسی دوره راهنمایی، ارائه چارچوب علمی بهینه جهت اصلاح و تدوینکتابها ، مجله رشد آموزش زبان، دوره بیستم، شماره 77 ، ص 3- 10.
11. مهرمحمدی، محمود؛ حسینیخواه، علی؛ فردانش، هاشم؛ اکبری، رامین. 1392. مطالعه تطبیقی برنامه درسی آموزش زبان انگلیسی در ایران و سوئد با تأکید بر دوره متوسطه، فصلنامه مطالعاتبرنامه درسی ایران، سال هشتم، شماره 31، زمستان 1392، ص 7- 46.
12. یارمحمدیان، م ح . 1377. اصول برنامهریزی درسی، مبانی فلسفی، روانشناختی و جامعهشناختی . . . ، تهران مؤسسه چاپ و انتشارات یادواره کتاب .
منابع غیرفارسی
1. Ansary, H., & Babaii, E.(2002). Universal characteristics of EFL/ESL textbook: A step towards systematic textbook evaluation. The Internet TESL Journal, 2, 1-8.
2. Azizifar, A., Koosha, M., & Lotfi, A. R. (2010). Ananalytical evaluation of Iranian high school ELTtextbooks from 1970 to the present.Procedia-Social and Behavioral Sciences, 3, 36-44.
3. Allwright, R. (1982). What do we want teaching materials for?. ELT Journal, 36(1), 5-8.
4. Al-Issa. A. S. M. (2007). The implications of implementing a flexible syllabus for
ESL policy in the Sultanate of Oman. RELC Journal, Vol.38: p.p:199–215.
5. Alamri, A. A. M. (2008). Anevaluation of the sixth grade English language textbook for Saudi boys' schools. MA thesis, Department of English Language, College of Arts at King Saud University
6. Asgari, A.(2011). The Compatibility of Cultural Value in Iranian EFL Textbooks. Journal
of Language Teaching and Research. Vol. 2. No.4. pp. 887-894. doi: 10.4304/jltr.2.4.887-894.
7. Al-sowat, H.(2012), An evaluation of English language text book “ say it in English” for first year intermediate grade in Saudi Arabia. journal of studies in curriculum and supervision, vol. 3, No. 2.
8. Abdollahzadeh, E. & S. Baniasad. (2010). Ideologies in the Imported English Textbooks: EFL Learners and Teachers Awareness and Attitude.English Language Teaching and
Learning.Vol. 217. pp.1-17.
9.Baleghizade,Sasan.(2012).Materials Development for English language Teachers :A practical guide/SAMT
10.Baleghizadeh, S. & Rahimi, A. H. (2011). Evaluation of an ESP Textbook for the Students of Sociology. Journal of Language Teaching and Research, Vol. 2, No. 5, pp. 1009-1014.
11.Birjandi, P ,Alizadeh, I. ( 2012). Manifestation of critical thinking skills in the Englishtextbooks employed bylanguage institutes in Iran. International Journal of Research Studies in Language Learning, 2, 1, 27-38,2013 January
12. Bhatia, T. (2000). Advertising in Rural India: Language, Marketing Communication, and
Consumerism. Tokyo University Of Foreign Studies.
13. Birdsong, D. & M. Molis. (2001). “On the Evidence for Maturational Constraints in Second LanguageAcquisition”.Journal of Memory and Language, Vol.44, p.p: 235-249.
14. Cunningsworth, A. (1995). Choosing your coursebook. Oxford, UK: Heinemann
15. Crystal, D. (2003). The Cambridge Encyclopedia of the English Language. 2nd
edn. Cambridge: CambridgeUniversity Press.
16. Cortazzi, M. & L. Jin. (1999). Cultural Mirrors, Materials and Methodsin the EFL Classroom.
In E. Hinkel (Ed.). Culture in Second Language Teaching and Learning. Cambridge: Cambridge
University Press.
17. Davari , H., Erfani, S. M.&Iranmehr, A. (2012). A critical evaluation of PNU ESP text book. Journal of Language Teaching and Research, 4, 4, 813-823, July 2013
18. Davari,H.(2011).Linguistic Imperialism or Global Understanding?ELT in
Globalization from an Iranian Perspective.M.A. thesis, Payam Nour Universsity.
19. Foroozandeh,E. (2011).History of High School English Course Books in Iran: 1318-1389 (1939-2010). Roshd Foreign Language Teaching journal, vol.26 No.1(57-69).
20.Garinger, D. (2002). Textbook Selection for the ESLClassroom, Eric Digest, Retrieved 11/2010: http://www.cal.org/resources/Digest/0210garinger.html
21. Hutchinson, T., & E. Torres. (1994). The textbook as agent of change.ELT Journal, 48(4), 315-328.
22. Haycroft, J. (1998). An introduction to English language teaching. London: Longman.
23.Hakuta, K., E. Bialystok & E. Wiley. (2003). “Critical evidence: a test of thecritical-period hypothesis for second-language acquisition.”PsychologicalScience, Vol.14, p.p: 31-37.
24. Jahangard, A. (2007). Evaluation of EFL materials taught at Iranian public high schools.The Asian
EFL Journal, 9(2), 130-15
25. Kubota, R. (1998).Ideologies of English in Japan. World Englishes. Vol. 17. No.3. pp 295- 306.
26. Kirkgöz, Y. (2007). “English language teaching in Turkey.”RELC Journal,Vol.38, p.p: 216–228
27. KIrkgöz, Y. (2009). Evaluating the English textbooks for young learners of English at Turkish primary education.Procedia-Social and Behavioral Sciences, 1(1), 79-83.
28. Kiyani, G.R. ,Mirhosseini,A., & Navidinia, H. (2011). Foreign Language Education Policies in Iran:Pivotal Macro Considerations. Journal of English Language Teaching andLearning, No.222,Year, 53/Autumn-Winter 2011.
29.Klein, Frances (1991). The Politics of Curriculum Decision-Making: Issuesin Centralizing the Curriculum. New York: State University of New York Press.
30. Lynch, B. K. (1996). Language Program Evaluation: Theory and Practice. Cambridge: Cambridge University Press.
31.Litz, D. (2005) Textbook evaluation and ELT management: a South Korean case study [online]. Asian EFL Journal Thesis Section. www.asian-efljournal.
32. Mckay, S. L. (2003). “Toward an appropriate EIL pedagogy: Re-examiningcommon ELT assumptions”.International Journal of Applied Linguistics,Vol.13, No.1, p.p: 1-22.
33. McGrath, I. (2002). Materials Evaluation and Design for Language Teaching. Edinburgh:
Edinburgh University Press.
34. Meshkat, M. (2002). The Cultural Impact of EFL Books on Iranian Language learners.
Unpublished PhD. Dissertation. University of Tehran
35. Nunan, D. (1999). Second language teaching and learning. Boston: Heinle and Heinle.
36. O’Neill, R. (1982). Why use textbooks? ELT Journal,36/2, 104–111.
37. Riazi, A. M., & Aryashokouh, A. (2007). Lexis in English textbooks in Iran: Analysis of exercises and proposals for consciousness-raising activities.Pacific Association of Applied Linguists, 11, 17-34.
38.Riazi, M. & Mosalanejad, N. (2010). Evaluation of LearningObjectives in Iraninan High-School and Pre-University English Text Booksusing Bloom's Taxonomy. The Electronic Journal of Teaching English as a Second or Foreign Language (TESL_EJ). Vol. 4, No. 4: 1-16.
39.Sheldon, L. (1988). Evaluating ELT textbooks and materials.ELT Journal, 42(4), 237-246
40. Tomlinson, B. (2003). Materials Evaluation, in B. Tomlinson, Developing Materials for Language Teaching(15-36), London: Continuum.
41.Tomlinson, B. (2003) Developing Materials for Language Teaching. London: Continuum.
42. Tomlinson, B. (1998) Materials Development in Language Teaching. Cambridge: Cambridge University Press.
43.Tomlinson, B (1998). Glossary of basic terms for materials development in language
teaching and introduction. In B. Tomlinson ( ed.), Materials development in
language teaching. (pp. 1-24). Cambridge: Cambridge University Press.
44.Williams, D. (1983). Developing criteria for textbook evaluation.ELT Journal, 37(3), 251-261.
45.Yarmohammadi, L. (2002). “The evaluation of pre-university textbooks”. The News letter of the Iranian Academy of Science, 18,pp.70-87.
46. Zarei, Gh.R. (2011). Cultural Effects of L2 Learning: a Case Study of Iranian Learners
Learning English. Elsevier Ltd. Procedia Social and Behavioral Sciences. Vol.15. pp. 2048-2053. Online Available: www.Sciencedirect.com doi: 10.1016/j.sbspro.2011.04.051.