عنوان: مبانی نظری و پیشینه تحقیق پرخاشگری
فرمت ورد قابل ویرایش
تعداد صفحات: 27
همراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متن
منابع کامل
ممکن است در توضیحات بهم پیوستگی در کلمات وجود داشته باشد ولی در فایل word اینگونه نیست.
فرمت ورد قابل ویرایش
تعداد صفحات: 27
همراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متن
منابع کامل
ممکن است در توضیحات بهم پیوستگی در کلمات وجود داشته باشد ولی در فایل word اینگونه نیست.
قسمتی از متن:
تعریف پرخاشگری
پرخاشگری و خشونت یک پدیده ساختاری و چند بعدی است و دارای کارکردهای مثبت می باشد. در زبان عامه پرخاشگری را تنها به معنای زور ورزی و خشونت به کار می برند ولی چنین استنباطی تنها بخشی از مفهوم پرخاشگری را پوشش می دهد. بنا به تعریف ارونسون، پرخاشگری عملی است که هدف آن اعمال صدمه و رنج به دیگری است (ارونسون، 1969؛ به نقل از محسنی تبریزی، 1379). تعریف خشونت به معنای عام عبارت است از حمله به دیگری. در نتیجه در هر عمل خشنی مفهوم پرخاشگری مستور است؛ ولی همه خشونت ها الزاما به صورت پرخاشگری خودنمایی نمی کنند (شیخاوندی، 1379).
انواع پرخاشگری
پرخاشگری، مفهوم بسیار پیچیده ای است. این رفتار از یک سو، زیر تاثیر عوامل موقعیتی و روانشناختی است و از سوی دیگر، عوامل ژنتیکی و زیست شناختی در استقرار و گسترش آن نقش بسیار عمده ای بازی می کنند. از این رو، ارائه تعریفی دقیق و عینی از این سازه، دشوار است. با این وجود، بارون و ریچاردسون (1994؛ به نقل از محمدی، 1385) در تعریف پرخاشگری، نشان داده اند که، هدف اینگونه رفتارها تخریب و آسیب رسانی به یک موجود زنده و اموال اوست. رفتاری که سبب بروز واکنش های دفاعی و اجتنابی از سوی قربانی می گردد. در پژوهش های فراوانی نشان داده شده است که پرخاشگری یک پدیده کلی نیست، بلکه رفتارهای پرخاشگرانه در چارچوب زیر ریختهای متفاوتی بروز مینمایند. مویر (1968؛ به نقل از محمدی، 1385) نشان داد که پرخاشگری حتی در حیوانات هم به شکل واحد بروز نمیکند. به همین منظور وی چندین زیرریخت از رفتار پرخاشگرانه حیوانات را متمایز کرده است: پرخاشگری شکار، پرخاشگری رقابتی، پرخاشگری دفاعی و پرخاشگری تحریکپذیر.
مدل بسیار خوبی که افزون بر گسترش حوزه نظری پرخاشگری به ابزارسازی نیز انجامیده مدل چند بعدی باس و پری (1992) است. آنها پرخاشگری را به سه حوزه کلی تقسیم کردند: 1) بعد ابزاری یا حرکتی: این بعد به شکل پرخاشگری کلامی و جسمانی نمایان میگردد و هدف اصلی آن رساندن آسیب و زیان به دیگران است؛ 2) بعد عاطفی و هیجانی: این بعد از پرخاشگری که به صورت خشم بروز میکند، عوامل و شرایط درونی ارگانیزم را برای برانگیختگی فیزیولوژیک و هیجانی، آماده میسازد. بعدی که وظیفه تدارک و آماده سازی رفتار پرخاشگرانه را بر عهده دارد. 3) بعد شناختی: این عامل که خصومت نام دارد سبب ایجاد احساس غرض ورزی، دشمنی و کینه توزی نسبت به دیگران میشود.
مفاهیم خشم، خصومت (کینه توزی) و پرخاشگری را گاهی به جای یکدیگر به کار میبرند و هنوز ارائه تعریف روشن از هر یک از این مفاهیم و نشان دادن تفاوتهای آنها دشوار به نظر میرسد. با وجود این، میتوان خشم را یک حالت هیجانی یا احساس درونی ناشی از برانگیختگی فیزیولوژیکی و شناخت و افکار مربوط به کینهتوزی تعریف کرد (اونیل[1]، 2006). برای جلوگیری از این سه مفهوم، میتوان خشم را به عنوان هیجان، کینهتوزی را به عنوان نگرش در بعد شناختی و پرخاشگری را به عنوان رفتار در نظر گرفت. خشم به عنوان یک حالت هیجانی توصیف کرد که شالوده کینهتوزی و پرخاشگری را تشکیل میدهد. مراد از خصومت یا کینهتوزی نگرش پرخاشگرانهای است که فرد را به سوی رفتار پرخاشگرانه میکشاند؛ در حالیکه پرخاشگری به عنوان رفتاری قابل مشاهده که با هدف آسیب یا زیان رساندن انجام میشود در نظر گرفته میشود (دلوشیو و الری[2]، 2004).
بنابراین، رفتار پرخاشگرانه انسان در یک سازه کلی ریشه دارد. سازهای که در سطح میتواند به صورت خشم، خصومت، پرخاشگری جسمانی و پرخاشگری کلامی نمایان گردد. این ابعاد پرخاشگری، میتواند زمینه بروز انواع آسیبهای جسمانی و روانشناختی را فراهم سازند.