عنوان: مبانی نظری و پیشینه تحقیق خود پنداره
فرمت ورد قابل ویرایش
تعداد صفحات: 25
همراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متن
منابع کامل
ممکن است در توضیحات بهم پیوستگی در کلمات وجود داشته باشد ولی در فایل word اینگونه نیست.
فرمت ورد قابل ویرایش
تعداد صفحات: 25
همراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متن
منابع کامل
ممکن است در توضیحات بهم پیوستگی در کلمات وجود داشته باشد ولی در فایل word اینگونه نیست.
قسمتی از متن:
تعاریف خود پنداره
در ادبیات تحقیق خودپنداره برخی اوقات به طرحوارۀ خود[1]، بازنمایی خود[2]، تصویرخود[3]، ادراک خود[4]، تعریف شدهاست. خود پنداره مفهومی روان شناختی است که احساسها، ارزیابیها، نگرشها و نیز مقولههای توصیفی ما از خودمان را در بر میگیرد. خودپنداره در بیرون، ویژگیهای شخصیتی و رفتاری و در درون چگونگی احساس ما را در بارۀ خودمان و جهان اطرافمان نشان میدهد (کیامنش و پور اصغر، 1385).
برن[5] (1984) خودپنداره را نگرشها و احساسات و دانش فرد در مورد تواناییها، مهارتها، ظاهر و پذیرش اجتماعی خود میداند، این تعریف ابعاد مختلف شناختی، ادارکی و عاطفی را در مورد خودپنداره مورد توجه قرار میدهد. به اعتقاد چارلز (1976) خودپنداره شامل اسنادهای بدنی، رفتارها، باورها، ارزشها، علایق و استعدادها میشود و در کل هر چیزی را که در بارهی ماست و ما در بارهی خودمان باور داریم در بر میگیرد (نصیری، 1377).
خودپنداره یک مجموعه سازگارانه[6] از باورها در مورد خود است که برای معرفی خود به فرد و دیگران به کار می رود و صفات شخصیتی، ارزشها، احساسات اخلاقی ، آرزوها و تعهداتی که برای خود قابل تصور است را شامل میشود. خود پنداره به فرد اجازه میدهد در بافتهای اجتماعی گوناگون اسنادهای خودکار بکار ببرد و دامنهای از بازنماییهای رفتاری و کلامی خود را که برای تعاملات اجتماعی گریز ناپذیر هستند را مورد استفاده قرار دهد. (چاپلینگ[7]، 2000 به نقل ازنادری، 1392)
روانشناسان اجتماعی که در حوزۀ شناخت اجتماعی مطالعه میکنند به سازمان و وجوه مختلف خودپنداره توجه خوبی داشتهاند، آنان خودپنداره را به عنوان نوعی طرحوارۀ شناختی که یک نوع سازماندهی شناختی است میدانند که از تجارب گذشته فرد ناشی میشود و در طی آن به پردازش اطلاعات موجود راجع به خودش میپردازد (مارکوس[8]، 1997 به نقل از سلیمی، 1389)؛ به عبارت دیگر بعد از اینکه، به یک برداشت یا نگرش کلی رسیدیم این برداشت و نگرش ما به عنوان یک نوع صافی عمل میکند که به ما کمک میکند تا به دریافت و پردازش اطلاعات جدیدی راجع به خودمان بپردازیم. طرحوارۀ خود[9] یکی از مولفههای اصلی خود پنداره است که به عنوان کلیتی شخصی، اطلاعات و تجربیات بعدی در درون آنها روان سازی میشوند و خودپندارۀ پیچیدهتری را تشکیل میدهند (پورحسین، 1383).
خود پنداره شامل کلیه باورها، فرضیهها، تصورات و عقایدی است که فرد نسبت به خودش دارد این فرضیهها، باورها و تصورات فرد راجع به خودش در فرآیند به نام تصور از خود سازمان دهی میگردد و منظور از آن تصویری است که فرد از وجود خودش در ذهن دارد، این تصویر نشان دهندۀ رویکرد فرد به آنچه که دوست دارد باشد است و از آن برای توصیف خود برای خودش و دیگران استفاده مینماید. راجرز (1902) خودپنداره را مجموعۀ منظمی از ویژگیها میداند که فرد آن را جزئی از خودش تلقی میکند، او بر این باور است که هنگامی که ما با افراد پیرامون خود، والدین، دوستان و معلمان در تعامل میباشیم شروع به ایجاد خودپنداره میکنیم و این خودپنداره غالباً بر پایه ارزشیابیهای دیگران از ما شکل میگیرد. (فراهانی، 1378). خودپندار، دلالت بر مجموعهای منظم از نگرش ها و تصورات فرد در بارهی خودش دارد. (لوپز[10] و همکاران، 2001) که به فرد انسجام بخشیده و به ارزیابی وی از خودش کمک میکند (دیسپون[11]، 2003). علیرغم اینکه در گذشته، خودپنداره به عنوان یک ساختار تک بعدی تلقی گردیده لیکن بررسیهای اخیر نشان میدهد که این مفهوم دارای ساختاری چند بعدی بوده و اجزایی مستقل دارد (لوپز و کارمن[12]، 2002).
بسیاری
از محققان براین عقیدهاند که به میزانی که افراد به یک هویت یا خودپنداره
منسجم و شخصی دست مییابند، با احساسات مثبت یا منفی گوناگون درگیر
میشوند، به اعتقاد آنان باورهای ناهماهنگ و از هم گسیخته در مورد خود، به
مشکلات عاطفی و هیجانی متعدد منجر میگردد (کوپر و پروین[13]، 1998). در
واقع افرادی که دارای خود پندارۀ واضح، خوب؛ تعریف شده، هماهنگ و تقریباً
با ثبات هستند از سلامت روان شناختی بیشتری برخوردارند این افراد به یک دید
روشن در مورد خود رسیدهاند و کمتر تحت تاثیر وقایع روزانه و ارزیابیهای
این وقایع قرار میگیرند. (کمپل[14] و همکاران، 1999). راجرز خود آرمانی را
خودپنداره میداند که انسان آرزو میکند داشته باشد (شاملو، 1374).
ابعاد خودپنداره
به طور خلاصه عده ای که صاحب نظران اعتقاد دارند که خود پنداره دارای سه بعد اساسی است که به شکل گیری خود پنداره کمک می کند:
1-تجارب کودک در تعامل با محیط که شامل وقایع مهم زندگی کودک و تجارب عادی و روزمره زندگی اش است.
2-تعامل و ارتباط با افراد مهم زندگی کودک مانند (والدین، خواهران، برادران، معلمین، بزرگترها، همسالان)
3-اسنادهای کودک (شاولسون و بولز ، 1982)
رشد و تغییر خود پنداره
براساس الگوی خود پنداره پویای جکولز (1999 ، 1981 به نقل از سلیمی، 1386)
اولین عاملی که در رشد خود پنداره لازم است آگاهی از خود است. کودک از طریق تعامل با دیگران به تصریع از (وجود) خویش در محیط آگاه می شود و واجد یک هویت تحت عنوان من یک کودک هستم می شود، این هویت ارزیابی می شود به عبارت دیگر درکی از من شکل می گیرد و یک خودپنداره ایجاد می شود. این امر غالباً به میزان زیادی به نحوۀ اداراک کودک از واکنش دیگران نسبت به خودش بستگی دارد. اثرات محیطی، عوامل شرطی کننده (پاداش و تنبه) و افراد مهم در نحوۀ ارزیابی کودک از خود نقش دارند.
این مطالب دلالت بر این امر دارند که موقعیت آموزشی اولیه نقش اساسی در شکل¬گیری خودپنداره دارد. تجربه¬های خوشایند و ناخوشایند که کودکان طی سالهای اولیه کسب می¬کنند، می توانند اثرات طولانی و ماندگاری بر ادارک آنها از خود در سالهای آینده داشته¬باشند.
و...
به طور خلاصه عده ای که صاحب نظران اعتقاد دارند که خود پنداره دارای سه بعد اساسی است که به شکل گیری خود پنداره کمک می کند:
1-تجارب کودک در تعامل با محیط که شامل وقایع مهم زندگی کودک و تجارب عادی و روزمره زندگی اش است.
2-تعامل و ارتباط با افراد مهم زندگی کودک مانند (والدین، خواهران، برادران، معلمین، بزرگترها، همسالان)
3-اسنادهای کودک (شاولسون و بولز ، 1982)
رشد و تغییر خود پنداره
براساس الگوی خود پنداره پویای جکولز (1999 ، 1981 به نقل از سلیمی، 1386)
اولین عاملی که در رشد خود پنداره لازم است آگاهی از خود است. کودک از طریق تعامل با دیگران به تصریع از (وجود) خویش در محیط آگاه می شود و واجد یک هویت تحت عنوان من یک کودک هستم می شود، این هویت ارزیابی می شود به عبارت دیگر درکی از من شکل می گیرد و یک خودپنداره ایجاد می شود. این امر غالباً به میزان زیادی به نحوۀ اداراک کودک از واکنش دیگران نسبت به خودش بستگی دارد. اثرات محیطی، عوامل شرطی کننده (پاداش و تنبه) و افراد مهم در نحوۀ ارزیابی کودک از خود نقش دارند.
این مطالب دلالت بر این امر دارند که موقعیت آموزشی اولیه نقش اساسی در شکل¬گیری خودپنداره دارد. تجربه¬های خوشایند و ناخوشایند که کودکان طی سالهای اولیه کسب می¬کنند، می توانند اثرات طولانی و ماندگاری بر ادارک آنها از خود در سالهای آینده داشته¬باشند.
و...