لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 13 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
1
4- اطلاعات مربوط به پاياننامه:
الف- عنوان تحقیق
- عنوان به زبان فارسی:
پروپوزال بررسی تاثیر استراتژی بازاریابی بر عملکرد شرکت با نقش میانجی مدیریت منابع انسانی (مطالعه موردی: سازمان منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی)
- عنوان به زبان انگليسي:
Investigating the Effect of Marketing Strategy on Company Performance with the Role of Mediating Human Resources Management (Case Study: Organization of Special Economic Zone of Petrochemicals(
ب – تعداد واحد پاياننامه:
ج- بيان مسأله اساسي تحقيق به طور كلي (شامل تشريح مسأله و معرفي آن، بيان جنبههاي مجهول و مبهم، بيان متغيرهاي مربوطه و منظور از تحقيق) :
در دو دهه اخیر، عملکرد شرکت یکی از موضوعات جذاب بوده است و این تمایل در زمینههای پژوهشی به بروز نوآوریهای بسیاری منجر شده است. برای پاسخگویی به محیط رقابتی، شرکتها نه فقط باید فرآیندهای جدید را ایجادکنند بلکه باید خدمات و محصولات جدید را برای بازارهای نوظهور و توانمندیهای فعلی خود را برای بازارهای موجود به کارگیرند و به علاوه، توانایی انجام سریع و تغییرات مداوم، قابلیت مهمی برای بقای بلندمدت است (بولاج Bodlaj
، 2010). امروزه، ارائه بهترین عملکرد، به اساسیترین دغدغه مدیران شرکتهای تولیدی مبدل شده است. به همین منظور، آنان میکوشند تا با بهرهگیری از تکنیکهای مختلف، به عملکرد برتر دست یابند. عملکرد شرکت به چگونگی دستیابی به اهداف و مقاصد مالی و بازار شرکت اطلاق میشود، که با سهم بازار، فروش و موقعیت رقابتی و کاهش سطح موجودی و هزینهها و تحویل به موقع شرکت مشخص میشود(انگا و ابراهیم Ngah & Ibrahim
، 2011). در حالیکه تحقیقات تجربی در رابطه با خصوصیات بازاریابی سازمانی، حداقل از سال 1957 انجام شده است اما به دلیل سرعت تغییرات در بازار، تغییرات تکنولوژیکی و استراتژیکی همچنان به موضوع بازاریابی سازمانی توجه خاصی مبذول میشود. از جمله مواردی که در بازاریابی سازمانی مورد توجه محققان قرار گرفته است؛ استراتژی، ساختار، فرهنگ، استراتژی بازاریابی، سیستمهای اجرایی و فرآیندها و قابلیتها میباشد (اولسن و همکاران Olson et al
، 2018). همه سازمانها با چالشهایی از جهت استراتژیک مواجه هستند از جمله؛ تمایل به در فرصت جدید و غلبه بر مسائل و مشکلات مهم. استراتژی بازاریابی بخشی از استراتژی اصلی سازمان برای دستیابی به اهداف خود از طریق شناسایی و تحلیل بازار هدف و ایجاد یک مجموعه
2
بازاریابی (محصول، قیمت، ترفیع و توزیع) برای برآوردن نیازهای افراد در آن بازار است (الحدید و الذوبی Alhadid & Al-Zubi
، 2014). استراتژی بازاریابی چگونگی تامین نیازها و خواستههای مشتریان را به وسیله سازمان نشان می دهد و شامل راهبردهایی برای ایجاد و حفظ رابطه بلندمدت با مشتریان میباشد. به عبارت دیگر میتوان استراتژی بازاریابی را برنامهای دانست که در آن سازمان با برقراری تعامل میان عوامل درونی و بیرونی به تشریح چگونگی استفاده از نقاط قوت و توانمندیهای خود برای تامین نیازها و خواستههای بازار میپردازد. با این حال با توجه به اهمیت مقوله استراتژی بازاریابی در سازمانها، آنچه که دارای اهمیت بسزایی میباشد و در سازمان بطور قابل توجهی نادیده گرفته میشود، نقش مدیریت منابع انسانی برای مدیران بازاریابی در سطح میانی میباشد (اولسن و همکاران، 2018). شولر2. Schuster
(1986)، مشخص نمود که سازمانها از روشهای مدیریت منابع انسانی برای توسعه شایستگی کارمندانشان استفاده میکنند. علاوه براین، بهخوبی مشهود است که فعالیتهای مدیریت منابع انسانی میتوانند برعملکرد سازمانی از طریق افزایش شایستگی کارمندان تاثیربگذارند(کارستن Karsten
، 2017). در حالیکه با مرور ادبیات سازمان به ارتباط بازاریابی با سایر بخشهای سازمان از جمله تحقیق و توسعه (R&D) توجه خاصی شده است اما نسبت به ارتباط بازاریابی با واحد مدیریت منابع انسانی مطالعات کمی صورت گرفته است. مطالعاتی که تاکنون در این رابطه انجام شده است بیشتر بر روی ارتباطات بازاریابی به ویژه بازاریابی داخلی تمرکز داشتهاند. کانیتر و پین Collins & Payne
(1991)، ارتباط بازاریابی و مدیریت منابع انسانی را از منظر بازاریابی داخلی در نظر میگیرند و بیان میکنند که بازاریابان تلاش میکنند تا بتوانند تمام قسمتهای شرکت را در جهت کسب رضایت مشتریان هماهنگ کنند. آنها استدلال میکنند از آنجایی که بازاریابی داخلی با تمام واحدهای شرکت در ارتباط است بنابراین ارتباط آن با واحد منابع انسانی بهشدت حائز اهمیت میباشد. آنها اقدامات بازاریابی منابع انسانی را اینگونه تعریف میکنند، «در نظر گرفتن مدیران و کارکنان به عنوان مشتریان داخلی، در نظر گرفتن وظایف و فعالیتهای انجام شده توسط واحد منابع انسانی به عنوان محصولات و خدمات شرکت و ارائه محصولات و خدمات داخلی با در نظر گرفتن نیازها و خواستههای مدیران و کارکنان با توجه به اهداف سازمانی» (اولسن و همکاران، 2018). بنابراین با توجه به مباحث میتوان اینگونه استدلال نمود که عملکرد شرکت یکی از مهمترین سازههای مورد بحث در پژوهشهای مدیریتی است و بدون شک مهمترین معیار سنجش موفقیت در سازمانها به شمار میآید اما عوامل مختلفی روی آن تاثیر دارد که موفقیت شرکت را تحت تاثیر قرار میدهد؛ بنابراین مدیران را بر آن داشته است تا به شناسایی این عوامل بپردازند. یکی از عوامل پیچیدگیهای استراتژیک در استراتژی بازاریابی است. تحقیق حاضر به بررسی تاثیر استراتژی بازاریابی بر عملکرد شرکت با توجه به نقش میانجی مدیریت منابع انسانی در سازمان منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی میپردازد. بنابراین سوال اصلی تحقیق اینگونه بیان میشود که آیا استراتژی بازاریابی بر عملکرد شرکت با توجه به نقش میانجی مدیریت منابع انسانی در سازمان منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی تاثیر معنیداری دارد؟
4
د - اهمیت و ضرورت انجام تحقيق (شامل اختلاف نظرها و خلاءهاي تحقيقاتي موجود، ميزان نياز به موضوع، فوايد احتمالي نظري و عملي آن و همچنين مواد، روش و يا فرآيند تحقيقي احتمالاً جديدي كه در اين تحقيق مورد استفاده قرار ميگيرد:
با توجه به استراتژیهای موجود، مدیران باید یک ساختار سرمایهای را انتخاب کنند که نیاز به هزینه کمتری برای سرمایهگذاری دارد تا یک شرکت سود بیشتری را کسب کند. به عبارت دیگر، ساختار سرمایه بهینه زمانی اتفاق میافتد که هزینه سرمایه به حداقل برسد. عملکرد مطلوب انگیزهای است که تامینکنندگان را تشویق میکند منابع موجود را در یک فعالیت خاص اعمال کنند. شرط بقای هر سازمانی در گرو تلاش برای بهبود عملکرد خود در قالب شاخصهای رشد و سوددهی است. به این منظور شرکتها از سازوکارهای متعددی بهرهمیگیرند تا بتوانند عملکرد خود را بهبود بخشند (یون و همکاران Yoon et al
، 2013). یکی از عوامل اثرگذار بر عملکرد شرکتها در دنیای متحول امروزی، استراتژی بازاریابی است. بازاریابی نقش مهمی در توسعه کسب و کار دارد. این نقش به بررسی و تحقیق ویژگیها و عوامل بازار میپردازد و به عبارتی بازاریابی شامل شرایط و درخواستهای بازار است. با توجه به این درخواستها و نیازها، مفهوم بازاریابی تلاش میکند تا به نوآوری محصول و خدمات پاسخ دهند (باکتور Baktor
، 2016). استراتژیهای بازاریابی براساس اهداف استراتژیک بلندمدت طراحی میشوند. ستونهای اصلی استراتژی بازاریابی بر مبنای چهار محور؛ محصول، قیمت، توزیع و ترفیع بنا شده است (باکتور و پترویس Baktor & Petrovic
، 2016). استراتژی بازاریابی یک فرآیند است که میتواند به سازمان اجازه دهد که منابع محدود خود را با بیشترین فرصت برای افزایش فروش و دستیابی به یک مزیت رقابتی پایدار تبدیل کنند (باوا و صفرانا Bawa & Safrana
، 2016). در سازمانهایی که چندین شرکت یا واحد تجاری را مدیریت میکنند (شرکت متنوع)، حداقل سه سطح استراتژی وجود دارد، سطح استراتژی سازمانی (استراتژی شرکت)، استراتژی واحد کسب و کار (استراتژی سطح کسب و کار) و استراتژی عملکردی (استراتژی سطح عملکردی). استراتژی بازاریابی از جمله استراتژیهایی است که در سطح استراتژی کسب و کار و عملکرد مانند عملیات مالی، منابع انسانی و .... وجود دارد (کاتلر و آرمسترانگ Kotler & Armstrong
، 2012). مک کارتی Mccharthy
(2011)، بیان میکند که استراتژی بازاریابی نوع خاصی از بازاریابی است که مرتبط با آمیخته بازاریابی میباشد و در واقع نشاندهنده تصویری از آن چیزی است که شرکت میخواهد در چندین بازار انجام دهد. از طرفی؛ سازمانها امروزه بطور فزایندهای از اهمیت مدیریت منابع انسانی آگاه هستند. این آگاهی در سازمان بعد مهمی در عملکرد آن است. تجارب واقعی این فرض را اثبات کرده است که مهم نیست، فعالیتهای کسب و کار چقدر ممکن است پیچیده و مدرن باشد، حفظ رشد و اثربخشی شرکتها سخت خواهد بود، مگر اینکه از روشهایی برای تکمیل عملیات وجود داشته باشد. رقابت کسب و کار بطور مکرر توسط دانشگاهیان، مشاوران و کارشناسان بررسی شده است. تغییرات مکرر و نامشخص، رقابت بیشتر میان شرکتها، نیاز به نوآوریهای مستمر، بهبود
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 13 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
1
4- اطلاعات مربوط به پاياننامه:
الف- عنوان تحقیق
- عنوان به زبان فارسی:
پروپوزال بررسی تاثیر استراتژی بازاریابی بر عملکرد شرکت با نقش میانجی مدیریت منابع انسانی (مطالعه موردی: سازمان منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی)
- عنوان به زبان انگليسي:
Investigating the Effect of Marketing Strategy on Company Performance with the Role of Mediating Human Resources Management (Case Study: Organization of Special Economic Zone of Petrochemicals(
ب – تعداد واحد پاياننامه:
ج- بيان مسأله اساسي تحقيق به طور كلي (شامل تشريح مسأله و معرفي آن، بيان جنبههاي مجهول و مبهم، بيان متغيرهاي مربوطه و منظور از تحقيق) :
در دو دهه اخیر، عملکرد شرکت یکی از موضوعات جذاب بوده است و این تمایل در زمینههای پژوهشی به بروز نوآوریهای بسیاری منجر شده است. برای پاسخگویی به محیط رقابتی، شرکتها نه فقط باید فرآیندهای جدید را ایجادکنند بلکه باید خدمات و محصولات جدید را برای بازارهای نوظهور و توانمندیهای فعلی خود را برای بازارهای موجود به کارگیرند و به علاوه، توانایی انجام سریع و تغییرات مداوم، قابلیت مهمی برای بقای بلندمدت است (بولاج Bodlaj
، 2010). امروزه، ارائه بهترین عملکرد، به اساسیترین دغدغه مدیران شرکتهای تولیدی مبدل شده است. به همین منظور، آنان میکوشند تا با بهرهگیری از تکنیکهای مختلف، به عملکرد برتر دست یابند. عملکرد شرکت به چگونگی دستیابی به اهداف و مقاصد مالی و بازار شرکت اطلاق میشود، که با سهم بازار، فروش و موقعیت رقابتی و کاهش سطح موجودی و هزینهها و تحویل به موقع شرکت مشخص میشود(انگا و ابراهیم Ngah & Ibrahim
، 2011). در حالیکه تحقیقات تجربی در رابطه با خصوصیات بازاریابی سازمانی، حداقل از سال 1957 انجام شده است اما به دلیل سرعت تغییرات در بازار، تغییرات تکنولوژیکی و استراتژیکی همچنان به موضوع بازاریابی سازمانی توجه خاصی مبذول میشود. از جمله مواردی که در بازاریابی سازمانی مورد توجه محققان قرار گرفته است؛ استراتژی، ساختار، فرهنگ، استراتژی بازاریابی، سیستمهای اجرایی و فرآیندها و قابلیتها میباشد (اولسن و همکاران Olson et al
، 2018). همه سازمانها با چالشهایی از جهت استراتژیک مواجه هستند از جمله؛ تمایل به در فرصت جدید و غلبه بر مسائل و مشکلات مهم. استراتژی بازاریابی بخشی از استراتژی اصلی سازمان برای دستیابی به اهداف خود از طریق شناسایی و تحلیل بازار هدف و ایجاد یک مجموعه
2
بازاریابی (محصول، قیمت، ترفیع و توزیع) برای برآوردن نیازهای افراد در آن بازار است (الحدید و الذوبی Alhadid & Al-Zubi
، 2014). استراتژی بازاریابی چگونگی تامین نیازها و خواستههای مشتریان را به وسیله سازمان نشان می دهد و شامل راهبردهایی برای ایجاد و حفظ رابطه بلندمدت با مشتریان میباشد. به عبارت دیگر میتوان استراتژی بازاریابی را برنامهای دانست که در آن سازمان با برقراری تعامل میان عوامل درونی و بیرونی به تشریح چگونگی استفاده از نقاط قوت و توانمندیهای خود برای تامین نیازها و خواستههای بازار میپردازد. با این حال با توجه به اهمیت مقوله استراتژی بازاریابی در سازمانها، آنچه که دارای اهمیت بسزایی میباشد و در سازمان بطور قابل توجهی نادیده گرفته میشود، نقش مدیریت منابع انسانی برای مدیران بازاریابی در سطح میانی میباشد (اولسن و همکاران، 2018). شولر2. Schuster
(1986)، مشخص نمود که سازمانها از روشهای مدیریت منابع انسانی برای توسعه شایستگی کارمندانشان استفاده میکنند. علاوه براین، بهخوبی مشهود است که فعالیتهای مدیریت منابع انسانی میتوانند برعملکرد سازمانی از طریق افزایش شایستگی کارمندان تاثیربگذارند(کارستن Karsten
، 2017). در حالیکه با مرور ادبیات سازمان به ارتباط بازاریابی با سایر بخشهای سازمان از جمله تحقیق و توسعه (R&D) توجه خاصی شده است اما نسبت به ارتباط بازاریابی با واحد مدیریت منابع انسانی مطالعات کمی صورت گرفته است. مطالعاتی که تاکنون در این رابطه انجام شده است بیشتر بر روی ارتباطات بازاریابی به ویژه بازاریابی داخلی تمرکز داشتهاند. کانیتر و پین Collins & Payne
(1991)، ارتباط بازاریابی و مدیریت منابع انسانی را از منظر بازاریابی داخلی در نظر میگیرند و بیان میکنند که بازاریابان تلاش میکنند تا بتوانند تمام قسمتهای شرکت را در جهت کسب رضایت مشتریان هماهنگ کنند. آنها استدلال میکنند از آنجایی که بازاریابی داخلی با تمام واحدهای شرکت در ارتباط است بنابراین ارتباط آن با واحد منابع انسانی بهشدت حائز اهمیت میباشد. آنها اقدامات بازاریابی منابع انسانی را اینگونه تعریف میکنند، «در نظر گرفتن مدیران و کارکنان به عنوان مشتریان داخلی، در نظر گرفتن وظایف و فعالیتهای انجام شده توسط واحد منابع انسانی به عنوان محصولات و خدمات شرکت و ارائه محصولات و خدمات داخلی با در نظر گرفتن نیازها و خواستههای مدیران و کارکنان با توجه به اهداف سازمانی» (اولسن و همکاران، 2018). بنابراین با توجه به مباحث میتوان اینگونه استدلال نمود که عملکرد شرکت یکی از مهمترین سازههای مورد بحث در پژوهشهای مدیریتی است و بدون شک مهمترین معیار سنجش موفقیت در سازمانها به شمار میآید اما عوامل مختلفی روی آن تاثیر دارد که موفقیت شرکت را تحت تاثیر قرار میدهد؛ بنابراین مدیران را بر آن داشته است تا به شناسایی این عوامل بپردازند. یکی از عوامل پیچیدگیهای استراتژیک در استراتژی بازاریابی است. تحقیق حاضر به بررسی تاثیر استراتژی بازاریابی بر عملکرد شرکت با توجه به نقش میانجی مدیریت منابع انسانی در سازمان منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی میپردازد. بنابراین سوال اصلی تحقیق اینگونه بیان میشود که آیا استراتژی بازاریابی بر عملکرد شرکت با توجه به نقش میانجی مدیریت منابع انسانی در سازمان منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی تاثیر معنیداری دارد؟
4
د - اهمیت و ضرورت انجام تحقيق (شامل اختلاف نظرها و خلاءهاي تحقيقاتي موجود، ميزان نياز به موضوع، فوايد احتمالي نظري و عملي آن و همچنين مواد، روش و يا فرآيند تحقيقي احتمالاً جديدي كه در اين تحقيق مورد استفاده قرار ميگيرد:
با توجه به استراتژیهای موجود، مدیران باید یک ساختار سرمایهای را انتخاب کنند که نیاز به هزینه کمتری برای سرمایهگذاری دارد تا یک شرکت سود بیشتری را کسب کند. به عبارت دیگر، ساختار سرمایه بهینه زمانی اتفاق میافتد که هزینه سرمایه به حداقل برسد. عملکرد مطلوب انگیزهای است که تامینکنندگان را تشویق میکند منابع موجود را در یک فعالیت خاص اعمال کنند. شرط بقای هر سازمانی در گرو تلاش برای بهبود عملکرد خود در قالب شاخصهای رشد و سوددهی است. به این منظور شرکتها از سازوکارهای متعددی بهرهمیگیرند تا بتوانند عملکرد خود را بهبود بخشند (یون و همکاران Yoon et al
، 2013). یکی از عوامل اثرگذار بر عملکرد شرکتها در دنیای متحول امروزی، استراتژی بازاریابی است. بازاریابی نقش مهمی در توسعه کسب و کار دارد. این نقش به بررسی و تحقیق ویژگیها و عوامل بازار میپردازد و به عبارتی بازاریابی شامل شرایط و درخواستهای بازار است. با توجه به این درخواستها و نیازها، مفهوم بازاریابی تلاش میکند تا به نوآوری محصول و خدمات پاسخ دهند (باکتور Baktor
، 2016). استراتژیهای بازاریابی براساس اهداف استراتژیک بلندمدت طراحی میشوند. ستونهای اصلی استراتژی بازاریابی بر مبنای چهار محور؛ محصول، قیمت، توزیع و ترفیع بنا شده است (باکتور و پترویس Baktor & Petrovic
، 2016). استراتژی بازاریابی یک فرآیند است که میتواند به سازمان اجازه دهد که منابع محدود خود را با بیشترین فرصت برای افزایش فروش و دستیابی به یک مزیت رقابتی پایدار تبدیل کنند (باوا و صفرانا Bawa & Safrana
، 2016). در سازمانهایی که چندین شرکت یا واحد تجاری را مدیریت میکنند (شرکت متنوع)، حداقل سه سطح استراتژی وجود دارد، سطح استراتژی سازمانی (استراتژی شرکت)، استراتژی واحد کسب و کار (استراتژی سطح کسب و کار) و استراتژی عملکردی (استراتژی سطح عملکردی). استراتژی بازاریابی از جمله استراتژیهایی است که در سطح استراتژی کسب و کار و عملکرد مانند عملیات مالی، منابع انسانی و .... وجود دارد (کاتلر و آرمسترانگ Kotler & Armstrong
، 2012). مک کارتی Mccharthy
(2011)، بیان میکند که استراتژی بازاریابی نوع خاصی از بازاریابی است که مرتبط با آمیخته بازاریابی میباشد و در واقع نشاندهنده تصویری از آن چیزی است که شرکت میخواهد در چندین بازار انجام دهد. از طرفی؛ سازمانها امروزه بطور فزایندهای از اهمیت مدیریت منابع انسانی آگاه هستند. این آگاهی در سازمان بعد مهمی در عملکرد آن است. تجارب واقعی این فرض را اثبات کرده است که مهم نیست، فعالیتهای کسب و کار چقدر ممکن است پیچیده و مدرن باشد، حفظ رشد و اثربخشی شرکتها سخت خواهد بود، مگر اینکه از روشهایی برای تکمیل عملیات وجود داشته باشد. رقابت کسب و کار بطور مکرر توسط دانشگاهیان، مشاوران و کارشناسان بررسی شده است. تغییرات مکرر و نامشخص، رقابت بیشتر میان شرکتها، نیاز به نوآوریهای مستمر، بهبود