لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 63 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
فصل دوم
مروری بر ادبیات و پیشینه تحقیق
2-1- مقدمه
در اواخر دهه 1940 مک لین1 . Mac Lean
(1994) این مساله را مطرح کرد که تجربه هیجانی بسیاری از بیماران مبتلا به اختلالهاي روان تنی پایین تر از سطح هشیاری نمادین و بسط کلامی2 . verbal elaboration
قرار دارد. او به فقدان تصویر سازی ذهنی در بیماران روان تنی و پاسخ ضعیف آنها به روان درمانی مبتنی بر بینش توجه کرد. مک لین این ویژگیها را به نقص در تجسم نمادین هیجانها نسبت ميدهد؛ عملکردی که مک لین معتقد است به نئو کرتکس مربوط است (برموند6 . Bermond
و همکاران، 2006). کلمن3 . Kelman
(1952) ویژگیهاي مشابهی را در بیماران روانپزشکی گزارش کرد. این ویژگیها شامل: فقدان آگاهی هیجانی، کاهش یادآوری رویا، تفکر عینی، سبک بیرونی زندگی4 . externalized style
(که در آن رفتار به وسیله قوانین، برنامهها و انتظارات دیگران هدایت ميشود نه احساسات، آرزوها و ارزشهاي شخصی)، فقدان جلوههاي عاطفی چهره، ظرفیت محدود برای همدلی و خود آگاهی و وضعیت انداميخشک5 . stiff insight
ميباشد (برموند و همکاران، 2006). بعدها اصطلاح آلکسی تایمیا توسط سیفنوس .Sifnouse
(1972، 1973)، برای توصیف مجموعه ای از ویژگیهاي شناختی و عاطفی بیماران مبتلا به اختلالهاي روان تنی به کار برده شد (بنکیر . Banikeir
و همکاران، 2001). از این رو در این فصل نخست پایههاي نظری آلکسی تایمیا، سبکهاي ابراز هیجان و تیپ شخصیتی D، شرح داده شده، سپس به تحقیقات انجام شده در ارتباط با مؤلفههاي فوق پرداخته شده است.
2-2- آلکسی تایمیا
2-2-1- تعریف لغوی آلکسی تایمیا
در فرهنگنامه واژههای روانشناسی آلکسی تایمیا اینگونه تعریف شده است یک جدائی بین فرآیندهای عاطفی و شناختی که بهصورت ویژگیهای درهم تنیده شده در بعضی افراد معتاد و یا منشأ و خاستگاه روانتنی بهصورت یک اختلال مشاهده میشود. بهطور نمونه شخص دارای آلکسی تایمیا بهطور نسبی دارای هیجانات نامتمایز و تفکری مایل به ساکن بودن افراطی دنیوی دارد. Alexia یعنی ناتوانی و thymia یعنی بیان احساسات هیجانی یا ناآگاهی از هیجانات درونی. این واژه دقیقا به معنی «نداشتن واژگان برای احساسات» است و برای توصیف افرادی به کار ميرود که در ابراز احساسات خود مشکل دارند. آلكسي تایمیا واژه اي يوناني است كه به معني نبود واژه براي ابراز هيجانها است و به لحاظ مفهومي به صورت دشواري در تشخيص احساسات، دشواري در توصيف احساسات و تفكر برون مدار تعريف مي شود (باگبی. Bagby
و همکاران، 1994).
آلکسی تایمیا بعنوان یک صفت شخصیتی به معنای فقدان یا بروز مشکلاتی در شناسایی، توصیف و درگیر شدن با احساسات فردی است که اغلب به نفهمیدن احساسات دیگران نیز منجر ميشود (پاویو و مک کیلوچ .Paivio& McCilloch
، 2004).
2-2-2 -تعریف اصطلاحی آلکسی تایمیا
آلکسی تایمیا به وضعیتی اطلاق میشود که فرد قادر به ابراز هیجان خود نباشد. این افراد در ابراز کلاميهیجانات و استفاده از تخیلات خود دچار مشکل میباشند. در چنین شرایطی بیماران در معرض خطر بیماریهای روانتنی عمده مانند زخم معده، ناهنجاریهای انسدادی مزمن تنفسی، اختلالات قلبی عروقی و؛ و نیز برخی از اختلالات روانپزشکی مثل افسردگی، اختلال شخصیت مرزی، وابستگی به مواد و ... میباشند.
آلکسی تایمیا به ناتوانی در پردازش شناختی اطلاعات هیجان و تنظیم هیجانها گفته ميشود. آلکسی تایمیا سازه ای است چند وجهی متشکل از دشواری در شناسایی احساسات، دشواری در توصیف احساسات برای دیگران و جهت گیری فکری بیرونی. (پاویو و مک کیلوچ، 2004 ).
آلکسی تایمیا با دشواری در ایجاد تمایز میان حالات هیجانی مختلف و توانایی محدود تفکر در هیجانات و با استفاده از آنها به هنگام مواجهه با موقعیتهاي استرس زا ارتباط دارد. هوش هیجانی و آلکسی تایمیا با متغیرهاي دیگر نظیر خود آگاهی، افسردگی، اضطراب، عزت نفس و استرس ادراک شده نیز رابطه دارند. خود آگاهی و عزت نفس احتمالاً هوش هیجانی بالاتر و آلکسی تایمیا هوش هیجانی پایین تر را پیش بینی ميکند و بین هوش هیجانی با افسردگی، اضطراب و استرس ادراک شده همبستگی معکوس وجود دارد (مشتاق زاده، 1383).
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 63 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
فصل دوم
مروری بر ادبیات و پیشینه تحقیق
2-1- مقدمه
در اواخر دهه 1940 مک لین1 . Mac Lean
(1994) این مساله را مطرح کرد که تجربه هیجانی بسیاری از بیماران مبتلا به اختلالهاي روان تنی پایین تر از سطح هشیاری نمادین و بسط کلامی2 . verbal elaboration
قرار دارد. او به فقدان تصویر سازی ذهنی در بیماران روان تنی و پاسخ ضعیف آنها به روان درمانی مبتنی بر بینش توجه کرد. مک لین این ویژگیها را به نقص در تجسم نمادین هیجانها نسبت ميدهد؛ عملکردی که مک لین معتقد است به نئو کرتکس مربوط است (برموند6 . Bermond
و همکاران، 2006). کلمن3 . Kelman
(1952) ویژگیهاي مشابهی را در بیماران روانپزشکی گزارش کرد. این ویژگیها شامل: فقدان آگاهی هیجانی، کاهش یادآوری رویا، تفکر عینی، سبک بیرونی زندگی4 . externalized style
(که در آن رفتار به وسیله قوانین، برنامهها و انتظارات دیگران هدایت ميشود نه احساسات، آرزوها و ارزشهاي شخصی)، فقدان جلوههاي عاطفی چهره، ظرفیت محدود برای همدلی و خود آگاهی و وضعیت انداميخشک5 . stiff insight
ميباشد (برموند و همکاران، 2006). بعدها اصطلاح آلکسی تایمیا توسط سیفنوس .Sifnouse
(1972، 1973)، برای توصیف مجموعه ای از ویژگیهاي شناختی و عاطفی بیماران مبتلا به اختلالهاي روان تنی به کار برده شد (بنکیر . Banikeir
و همکاران، 2001). از این رو در این فصل نخست پایههاي نظری آلکسی تایمیا، سبکهاي ابراز هیجان و تیپ شخصیتی D، شرح داده شده، سپس به تحقیقات انجام شده در ارتباط با مؤلفههاي فوق پرداخته شده است.
2-2- آلکسی تایمیا
2-2-1- تعریف لغوی آلکسی تایمیا
در فرهنگنامه واژههای روانشناسی آلکسی تایمیا اینگونه تعریف شده است یک جدائی بین فرآیندهای عاطفی و شناختی که بهصورت ویژگیهای درهم تنیده شده در بعضی افراد معتاد و یا منشأ و خاستگاه روانتنی بهصورت یک اختلال مشاهده میشود. بهطور نمونه شخص دارای آلکسی تایمیا بهطور نسبی دارای هیجانات نامتمایز و تفکری مایل به ساکن بودن افراطی دنیوی دارد. Alexia یعنی ناتوانی و thymia یعنی بیان احساسات هیجانی یا ناآگاهی از هیجانات درونی. این واژه دقیقا به معنی «نداشتن واژگان برای احساسات» است و برای توصیف افرادی به کار ميرود که در ابراز احساسات خود مشکل دارند. آلكسي تایمیا واژه اي يوناني است كه به معني نبود واژه براي ابراز هيجانها است و به لحاظ مفهومي به صورت دشواري در تشخيص احساسات، دشواري در توصيف احساسات و تفكر برون مدار تعريف مي شود (باگبی. Bagby
و همکاران، 1994).
آلکسی تایمیا بعنوان یک صفت شخصیتی به معنای فقدان یا بروز مشکلاتی در شناسایی، توصیف و درگیر شدن با احساسات فردی است که اغلب به نفهمیدن احساسات دیگران نیز منجر ميشود (پاویو و مک کیلوچ .Paivio& McCilloch
، 2004).
2-2-2 -تعریف اصطلاحی آلکسی تایمیا
آلکسی تایمیا به وضعیتی اطلاق میشود که فرد قادر به ابراز هیجان خود نباشد. این افراد در ابراز کلاميهیجانات و استفاده از تخیلات خود دچار مشکل میباشند. در چنین شرایطی بیماران در معرض خطر بیماریهای روانتنی عمده مانند زخم معده، ناهنجاریهای انسدادی مزمن تنفسی، اختلالات قلبی عروقی و؛ و نیز برخی از اختلالات روانپزشکی مثل افسردگی، اختلال شخصیت مرزی، وابستگی به مواد و ... میباشند.
آلکسی تایمیا به ناتوانی در پردازش شناختی اطلاعات هیجان و تنظیم هیجانها گفته ميشود. آلکسی تایمیا سازه ای است چند وجهی متشکل از دشواری در شناسایی احساسات، دشواری در توصیف احساسات برای دیگران و جهت گیری فکری بیرونی. (پاویو و مک کیلوچ، 2004 ).
آلکسی تایمیا با دشواری در ایجاد تمایز میان حالات هیجانی مختلف و توانایی محدود تفکر در هیجانات و با استفاده از آنها به هنگام مواجهه با موقعیتهاي استرس زا ارتباط دارد. هوش هیجانی و آلکسی تایمیا با متغیرهاي دیگر نظیر خود آگاهی، افسردگی، اضطراب، عزت نفس و استرس ادراک شده نیز رابطه دارند. خود آگاهی و عزت نفس احتمالاً هوش هیجانی بالاتر و آلکسی تایمیا هوش هیجانی پایین تر را پیش بینی ميکند و بین هوش هیجانی با افسردگی، اضطراب و استرس ادراک شده همبستگی معکوس وجود دارد (مشتاق زاده، 1383).