به امید روزی که هیچ انسانی در زندان خرافه پرستی و بردگی وجهل اسیر نگردد
آنچه در زیر میآید یادداشتی است از خانمی به نام زهرا حیدری که اورا نمیشناسم اما چند سال پیش متنی را از او در یکی از دفترهایم یادداشت کرده بودم . واز آن در یادداشتی به نام« عدالت » در کتاب به آموزش بدبین نیستم بهره برده ام . این نوشته کوتاه زهرا حیدری آنقدر برایم الهام بخش بوده که بارها در سمینار ها و همایش های استانی و کشوری آن را قرائت نموده ام و گاهی به همین سبک یادداشت هایی نوشته ام . ابتدا نوشته خانم حیدری را میآورم و بعد آنچه را من از اندیشه بزرگان گرفته ام و به این سبک نوشته ام :
« به امید روزی که :
هیچ ترازویی خطا نکند به عمد
و هیچ حاکمی مردمان سرزمینش را نردبان ترقی خویش نسازد .
وهیچ قاضی ای وجدانش را در کیف رمزدار در پستوهای دست نیافتنی پنهان نکند .
و هیچ قلبی در حمایت شیطان به ذلالت تن در ندهد.
وهیچ اعتمادی به خیانت نینجامد .
و هیچ پایی برهنه به میدان نیاید .
و هیچ دستی به هیچ رویی چنگ نیندازد .
و هیچ گونه ای در هرم بی پناهی و حیرانی نسوزد .
و هیچ چشمی به دنبال گمشده ای خون نگرید .
وهیچ شانه ای باری فراتر از توانش بر نگیرد .
وهیچ گردنی طعم تلخ طناب را نچشد .
وهیچ گلوله ای گلویی را تعقیب نکند
و هیچ جنگی خواب آرام کودکان را نیاشوبد .
و هیچ انسانی برای پرنده ای قفسی نسازد
و هیچ مرزی بین انسان ها خندق جدایی نشود »
و اما آنچه با الهام از این یادداشت نوشته شد :
به امید روزی که :
هیچ لبخندی ترفند تجاوز به حق نان وسایبان دیگران نگردد .
و هیچ انسانی برای از بین بردن همنوعش خنجری در آستین پنهان نکند .
وهیچ ایرانی ، ایرانی را دشمن نداند و هیچ ایرانی ایرانی را
تعداد 2صفحه فایل ورد word و PDFدر حالت به صورت فشرده در قالب winzipقابل دانلود می باشد
این مطلب نتیجه مطالعه در ایام 30 سال معلمی (16 سال تدریس ومعاونت و 14 سال کارشناس بودن) است ویژه معلمان جوان و علاقه مند به این مرزوبوم.
این فایل کپی برداری نیست نتیجه سالها یادداشت برداری، تحقیق و مطالعه مستمر است و یا تجربه ی زیسته ام تا سن 50 سالگی است ....امید وارم برای تان مفید باشد.